گروه مسکن- در آستانه آخرین فصل سال، بازار خرید و فروش املاک کلنگی به رغم آغاز فصل سرما رونق گرفته است طوری که با توجه به نایاب شدن زمین در نقاط دلخواه شهری، سازندگان، ترجیح میدهند به جای ساختوساز روی زمینهای واقع در حومه شهر یا مناطق دور از دسترس، در مناطق دلخواه با خریداری املاک کلنگی یا مشارکت در ساخت، اقدام به ساخت مسکن کنند.
براساس اظهارات یک مشاور املاک فعال در منطقه تهرانپارس، در حال حاضر تفاوت قیمتی خاصی میان زمین و املاک کلنگی وجود ندارد، اما استقبال سازندگان بیشتر متوجه املاک کلنگی است.وی با بیان این مطلب افزود: در حال حاضر با توجه به اینکه زمین مورد نیاز برای ساختوساز در داخل شهر تهران نایاب شده است سازندگان از طریق مشارکت با مالک یا خرید ملک کلنگی در منطقه دلخواه خود اقدام به ساخت و ساز میکنند.این مشاور املاک به «دنیای اقتصاد» اعلام کرد: همچنین با توجه به اینکه سود مشارکت در ساخت رقم قابل توجهی برای مالکان املاک کلنگی است، این روزها کسانی که ملک کلنگی خود را میفروشند بازنده معاملات بازار این نوع از املاک به حساب میآیند.وی افزود: برای مثال، اگر قیمت یک ملک کلنگی به مساحت 400 متر مربع، در حال حاضر یک میلیارد تومان محاسبه شود مالکی که برای ساخت ملک کلنگی خود با سازنده وارد مشارکت میشود پس از گذشت حدود یک سال مبلغی معادل 450 میلیون تومان سود به دست میآورد.وی در خصوص استقبال سازندگان از مناطق مختلف شهر تهران برای خرید یا مشارکت در ساختوساز املاک کلنگی گفت: این امر به میزان زیادی به سازنده و منطقهای که وی در آن فعالیت خود را آغاز کرده است بستگی دارد.وی گفت: به این ترتیب سازندگان معمولا در منطقهای که فعالیت خود را در آن آغاز میکنند تا انتها نیز فعالیت خود را در همان منطقه ادامه میدهند و کمتر به ساخت و ساز در خارج از آن منطقه تمایل نشان میدهند.
کلمات کلیدی: مسکن و اجاره نامه
تماس از دفتر ملکه انگلیس با مقامات ایرانی؟
خبرگزاری فارس نوشت: زهره الهیان، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاستخارجی مجلس گفت: پس از مصوبه مجلس مبنی بر کاهش رابطه با انگلیس از دفتر ملکه انگلیس با برخی مقامات کشور تماس گرفتند و برای ادامه ارتباط با ایران التماس میکردند.
به گزارش فارس، زهره الهیان در سومین نشست شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت که در دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد، گفت: نمیدانیم چه شد که در سه لایه سفارت انگلیس که رمزی هم هست، به راحتی و بدون به کار بردن هرگونه فشار باز شد؛ در سفارت انگلیس گرچه شیشه شکست؛ ولی قفلی شکسته نشد، یعنی همه درها باز بود و این مساله مشکوک است.
کلمات کلیدی: دنیای سیاست
مدیریت «استرس» در 15 دقیقه پایانی
آرش یداللهی
اشاره: «15 دقیقه قبل از فرود متوجه شدم چرخهای جلو، باز نمیشود.» نقطه شروع صحبت ما همین اتفاق بود. اتفاقی که باعث شد برای چند روز نام کاپیتان «هوشنگ شهبازی» روی خروجی بسیاری از خبرگزاریها قرار گیرد.
فرود موفق او در پرواز مسکو- تهران، مصداق بارزی از موفقیت در مدیریت بحران است. شرایط ویژهای که اگر به درستی مدیریت نمیشد، قطعا میتوانست به فاجعهای انسانی بدل شود. شاید بتوان یکی از دلایل این مدیریت موفق را «تجربه» و در نتیجه تسلط او بر شرایط اضطراری دانست؛ تجربه و تسلطی که حاصل
3 هزار ساعت پرواز بر فراز آسمان کشورهای مختلف است. این «مدیریت موفق» بهانهای شد تا درباره همین موضوع، یعنی مفهوم مدیریت به ویژه مدیریت بحران با او گفتوگو کنیم که در ادامه میخوانید:
کاپیتان شهبازی شما به عنوان رهبر تیم عملیاتی پروازی چه نکاتی را مد نظر قرار میدهید تا گروه عملیاتی-پروازی شما در بهترین شرایط قرار گرفته و همواره پروازی ایمن داشته باشید؟
معمولا همه افرادی که در تیمهای پروازی و به طور کلی در صنعت هوانوردی فعال هستند دورههای تخصصی ویژه پرواز و از جمله دورههای مدیریتی را میبینند. به همین دلیل به کاری که انجام میدهند، مسلط هستند. در واقع فرض بر این است که مسلط هستند. شاید بتوان گفت بخش زمینی یا پیش از پرواز، بیشتر به عهده گروههای مهندسی پرواز و... است. این افراد هم طبق استانداردهای عملیاتی شان، هواپیما را برای پرواز آماده میکنند و اصطلاحا «سر خط» میآورند.از این مرحله به بعد، نوبت به گروه پروازی میرسد. این تیمها هم به دو گروه «گروه کابین» و «گروه کات برد» تقسیم میشوند. گروه نخست، وظیفه همراهی مسافران و راهنمایی آنها و مراقبت از پرواز را به عهده دارند و گروه دوم نیز همان گروه پروازی هستند. گروه دوم شامل مهندس پرواز، کمک خلبان و کاپیتان است که هدایت پرواز و رهبری عملیات پرواز را به عهده دارند. در حالت «عادی» همه اعضای تیم پروازی، طبق روال معمول فعالیت شان را انجام میدهند. اما در شرایط «غیرطبیعی» یا «اضطراری»، کادر پروازی طبق هدایت و نظارت کاپیتان، پرواز را هدایت میکنند تا وضعیت به شرایط عادی بازگردد.
خلبان ( کاپیتان پرواز )، مدیریت پرواز را به عهده دارد؟
بله، در هر وضعیتی چه عادی و چه اضطراری، رهبری و هدایت پرواز و فرماندهی عملیات با خلبان است و او به عنوان مدیر گروه پروازی، بر اساس وضعیت موجود و نتیجه عملکرد عملیاتی تک تک اعضای گروه پروازی در هدایت گروه اختیار عمل کامل دارد و میتواند در شرایط مختلف، تفویض اختیار کند. در واقع به شکلی میتوان گفت خلبان، عملکرد گروه پروازی را مانند قطعات پازل درکنار هم قرار میدهد تا نقشه از پیش تعیین شده، نهایی شده و پرواز به خوبی مدیریت شود. تصمیمهای مختلف، در لحظههای خاص نیز از دیگر اختیارات خلبان و در حوزه اختیارات رهبر گروه است.
به این ترتیب به نظر میرسد گروه پروازی فقط اجرا کننده دستورات خلبان (یا به عبارتی مدیر پرواز) هستند؟
نه؛ گروه پروازی هم، دوره crow resource management یا CRM را میگذرانند تا بتوانند راندمان حداکثری را کسب کنند. در واقع، کاپیتان مدیر گروه است ؛ که باید دارای مهارت و توانایی تصمیمگیری بالایی باشد و بتواند در شرایط بحرانی، کنترل عملیات را به عهده بگیرد. بر اساس پاسخ سوال قبل، شاید به نظر برسد کاپیتان، «دستوردهنده» و گروه پروازی، «اجراکننده» هستند. اما به این شکل نیست. در واقع کاپیتان در راس گروه بوده و با همکاری گروه پروازی، تلاش میکند تا با مدیریت صحیح، پرواز موفقی داشته باشند. در واقع کاپیتان علاوه بر آنکه باید با گروه پروازی در تعامل کامل باشد، باید سرنشینان هواپیما را نیز مدیریت کند.
مدیریت سرنشینان؟!
بله. کاپیتان باید روانشناس و جامعهشناس باشد تا بتواند ضمن هدایت گروه خودش، با سرنشینان نیز در تعامل باشد تا بتواند گروه را به خوبی هدایت و رهبری کند. این مساله به ویژه در پروازهای طولانی یا در شرایط بحرانی بسیار حائز اهمیت است.این جا است که توان مدیریتی او مشخص میشود.
نمیدانم این گفته تا چه حد صحیح است؛ اما به نظرم یکی از فاکتورهایی که توان مدیریتی سرپرست گروه پروازی را مشخص میکند مدیریت «استرس» است. شرایطی که به نظر میرسد هر کاپیتانی بارها در طول عمر پروازی خود با آن روبهرو میشود. این طور نیست؟ در این باره توضیح میدهید؟
هر فردی که در صنعت هوانوردی فعالیت میکند باید دورههای خاصی گذرانده و گواهینامه تخصصی آن شغل یا دوره را دریافت کند، در غیر این صورت نمیتواند وارد محدوده عملیاتی شود. این مساله درباره رانندهای که مسافران را از سالن انتظار به سمت پلکان هواپیما میآورد هم، صادق است؛ یعنی او هم باید گواهینامه رانندگی روی باند فرودگاه را داشته باشد. اخذ این گواهینامهها و کسب این مهارتها برای گروه پروازی از اهمیت ویژهای برخوردار است. یکی از مهارتهایی که گروه درباره آن آموزش میبینند، مساله «مدیریت استرس» در شرایط بحرانی است. این مهارت و کنترل آن در سطح کلان، به عهده فرمانده پرواز (خلبان) است.
خلبانان هم آموزش میبینند که چه طور استرس خود را در شرایط بحرانی کنترل کرده و بتوانند این شرایط را مدیریت کنند. در واقع با این آموزشها، خلبان میآموزد که چه طور هر «شرایط بحرانی» را کنترل کند. بنابراین بله؛ همان طور که اشاره کردید، یکی از شرایط مهم یا بهتر بگوییم، بحرانهایی که خلبان به عنوان مدیر پرواز با آن روبهرو است، «استرسها و شرایط بحرانی» است که او پیشاپیش مهارت کنترل آنها را فرامیگیرد.
از دیدگاه شما یک مدیر یا رهبر برای مدیریت سازمانی باید چه مشخصههایی داشته باشد؟
رهبر سازمانی باید دارای دانش، تجربه و مهارت باشد و توانایی فرماندهی داشته باشد. از طرفی باید این دانشها، یعنی دانش مدیریتی، در او نهادینه شده باشد تا بتواند در شرایط اضطراری ازاین مهارتها استفاده کند. این مساله در زندگی شخصی هم باید وجود داشته باشد. به این معنی که باید در زندگی «آیندهنگری» داشت تا بتوان طرح و نقشه برای آینده ایجاد کرد و بر اساس آن حرکت نمود. در زندگی عادی هم باید تا حد ممکن ابهامات را برطرف کرد.
برنامه آینده، آینده نزدیک و دور یعنی از یکی – دو ساعت دیگر تا چند سال آینده را دانست و برای آن برنامهریزی کرد. حالا در سطح مدیریتی هم همین مساله وجود دارد. به این ترتیب که مدیر باید بداند که چه مسوولیتهایی دارد؛ چه وظایفی دارد و چطور در زمان و مکان مناسب، همراه با گروهش، مسوولیتها و طرح و برنامههایی را که به عهده او گذاشتهاند،
اجرا کند.
منظورتان داشتن «استراتژی» در کار است؟
بله. هدایت یک برنامه، در بحث ما هدایت یک گروه پروازی، نیازمند داشتن استراتژی مناسب است. استراتژی ما را در رسیدن به هدف یاری میکند. این نکته مدیریتی به ما کمک میکند تا از نقطهای که هستیم، بتوانیم به درستی به آن نقطهای برویم که قصد رفتن به آن را داریم. این را هم اضافه کنم که در اجرای این طرح و برنامهها، کاپیتان به تنهایی نمیتواند به نتیجه برسد. به این معنی که هر قدر هم استراتژیهای مدیریتی او کامل و درست باشد، اما نتواند این برنامهها را با کمک گروه خود به مرحله اجرا بگذارد، موفق نخواهد شد. بنابراین پرواز، یک کار گروهی است که علاوه بر استراتژی مناسب، نیازمند گروه مناسب و همکاری آنها است.
میرسیم به بهانه این گفتوگو؛ یعنی مدیریت شما در یک شرایط بحرانی. شما توانستید بدون اینکه حادثهای برای سرنشینان ایجاد شود، بحران را کنترل کرده و در پرواز اخیرتان (مسیر مسکو- تهران) که خبر و فیلم آن روی خروجی خیلی از خبرگزاریها قرار گرفت، به سلامت به زمین بنشینید. در این باره توضیح میدهید؟
پانزده دقیقه قبل از رسیدن و در حال نزدیک شدن به فرودگاه امام خمینی(ره) همه کنترلهای لازم را انجام دادیم؛ اما شرایط حاکی از آن بود که چرخ جلوی هواپیما باز نمیشود. وضعیت را به برج مراقبت پرواز فرودگاه امام خمینی(ره) اعلام کردیم و به عنوان کاپیتان پرواز در مشورت با گروه پروازی به این نتیجه رسیدیم که چارهای جز فرود بدون چرخ نداریم. به همین دلیل فرود در فرودگاه مهرآباد را انتخاب کردیم...
چرا فرودگاه مهرآباد را برای فرود انتخاب کردید؟
چون پیشبینی میکردم امکان بروز حادثه برای مسافرین و خدمه پرواز وجود دارد و در اوج ترافیک تهران امکان رسیدن نیروهای امداد و نجات مدت زیادی طول خواهد کشید. از طرفی به علت بینالمللی بودن و تک بانده بودن فرودگاه امام خمینی(ره)، ورود سایر پروازهای بینالمللی به ایران غیرممکن میشد. از طرفی مسدود شدن باند و فرود اضطراری پروازهای دیگر در کشورهای همسایه چندان خوشایند نبود. به همین دلیل فرودگاه مهرآباد را برای فرود انتخاب کردیم. این فرود اضطراری با موفقیت انجام نمیشد اگر تیم پروازی و برج مراقبت مهرآباد هماهنگی لازم را نداشتند. اینجا باز هم به همان بحث هماهنگی و مدیریت اشاره میکنم. مدیریت از طرف گروه پروازی هواپیمای ما و هماهنگی و همکاری گروهی دیگر در فرودگاه مهرآباد تهران؛ این همان مهارتها است که اینجا دیده میشود، مهارت کنترل و مدیریت بحران.
توضیح میدهید در این شرایط بحرانی دقیقا چه تصمیمی گرفتید و چه کردید؟
به همراه تیم پروازی مسکو- تهران و تیم پروازی تهران- مسکو که با همین پرواز درحال بازگشت به تهران بود، شرایط را ارزیابی کرده و وظایف بین دو گروه که به یک تیم تبدیل شده بودند، تقسیم شد. وضعیت بحرانی برای مسافران نیز تشریح شد. از آنجایی که بیشتر مسافران اهل روسیه بودند، از مسافری که به زبان روسی و فارسی مسلط بود نیز به عنوان مترجم کمک گرفتیم و او توصیههای کاربردی را به مسافران منتقل کرد. مسافران به انتهای هواپیما منتقل شدند تا گروه بتواند دماغه هواپیما را تا لحظات پایانی فرود، بالا نگه دارند. لحظاتی بعد، هواپیما به سلامت روی باند فرودگاه مهرآباد تهران، فرود آمد از این لحظه به بعد تلاش میکردیم تا با استفاده از دانش و تجربیاتی که آموخته بودیم، از انحراف هواپیما روی باند جلوگیری کنیم. این وظیفه بیش از همه به عهده من بود.
شاید این نقطه همان محل اتصال تجربه عملی و علمی برای مدیریت بحران بود؟
بله. در این لحظات هواپیما عملا بدون فرمان روی باند در حال حرکت بود. از علم مکانیک کمک گرفتم و تلاش کردم که سرعت چرخهای چپ و راست عقب را به یک نسبت مساوی نگه دارم و به مرور سرعت را کم کنم که در نهایت دماغه هواپیما با صدای مهیبی به باند برخورد کرد. لحظاتی بعد گروه امداد وارد باند شد و در مدت زمان کوتاهی، با همکاری تیم پروازی و امداد، مسافران از داخل هواپیما خارج شده و به سالن ترانزیت منتقل شدند.
با توجه به شرایطی که عملا آن را تجربه کردید، اگر بخواهید جمعبندی درباره خصوصیات یک مدیر، ترجیحا مدیر موفق داشته باشید، به چه نکاتی اشاره میکنید؟
به برخی از آنها تلویحا در طول گفتوگو اشاره کردم. اما در یک جمعبندی کلی، مدیری موفق خواهد بود که در روند کاری خود به فاکتورهایی مانند «آیندهنگری»، «داشتن هدفی واضح، روشن و ملموس»، «برنامهریزی درست»، «تسلط به علم روز»، «آگاهی از برخی مباحث روانشناسی و جامعهشناسی»، «توانایی تحلیل موقعیت و تصمیمگیری»، «توانایی تفویض اختیار در شرایط خاص» و «کار گروهی و مدیریت گروه» توجه ویژه داشته باشد.
کلمات کلیدی:
- به رغم آنکه در هیچکجای قوانین مسکنمهر، ضوابط محدودکنندهای برای مالکان این واحدها قید نشده، در یکی از شهرهای جدید اطراف تهران، بیلبورد هشدارآمیزی با مضمون «خریدوفروش مسکنمهر ممنوع است و با متخلفان برخورد میشود» نصب شده است؛ هر چند معاون وزیر راهوشهرسازی این ممنوعیت را شامل دلالانی که حقامتیاز متقاضیان مسکنمهر را معامله میکنند، عنوان کرده اما این قبیل اطلاعیهها در شرایطی که انبوه واحدهای مسکونیمهر آماده واگذاری به متقاضیان است، میتواند تصور ممنوعالمعامله بودن آنها را به وجود بیاورد. دولت برای مسکنمهر «سندمحضری» صادر میکند که این یعنی به رسمیت شناختن مالکیت متقاضی.
بیلبورد نصب شده در یکی از شهرهای جدید- عکس: دنیای اقتصاد
بیلبورد دولتی «تازه نصبشده» در مجاورت زمینهای 99ساله
خریدوفروش مسکنمهر ممنوع است
نهاد زیرمجموعه وزارت راهوشهرسازی معامله واحدهای مسکونیمهر را در حکم «تخلف» عنوان کرده است
جزئیات تازهترین تصمیم دولت برای مسکنمهر؛ اصل ماجرا چیست؟
گروه مسکن- فرید قدیری: حمایت دولت از ساخت آپارتمانهای ارزانقیمتی که اسم آنها را مسکنمهر گذاشته، در آستانه واگذاری این واحدها به متقاضیان، تبدیل به دخالت در نحوه مالکیت آپارتمانها شده است.
دولت سه سال است که با پرداخت تسهیلات کمبهره بانکی و ارائه زمین رایگان به مسکنمهر، قصد کرده آمار خانوارهای صاحب خانه در کشور را ارتقا دهد، اما ظاهرا افرادی که با مسکنمهر صاحبخانه میشوند باید تا ابد در این واحدها اقامت کرده و فکر نقلوانتقال را از سر خارج کنند.
هفته گذشته توسط نهاد زیرمجموعه وزارت راهوشهرسازی، در شهری که حجم زیادی از واحدهای مسکونیمهر در حالساخت را در خود جا داده، بیلبورد بزرگی نصب شد که متن داخل آن حکایت از تصمیم قابل تامل دولت برای این واحدها دارد.
در بیلبورد، نوشته شده است: «خرید و فروش واحدهای مسکنمهر و امتیاز آنها ممنوع بوده و در صورت مشاهده، با متخلفان برخورد قانونی خواهد شد.»
این تصمیم که در عین حال معاون وزیر راهوشهرسازی از آن اظهار بیاطلاعی میکند در شرایطی اتخاذ شده که هماکنون دیواری با عنوان «تشریفات اداری» بین متقاضیان مسکنمهر و این آپارتمانها قرار دارد طوریکه برای ثبتنام از متقاضیان، به دلیل حضور دولت در این پروژه، باید مراحلی فراتر از فروش یک واحد معمولی توسط سازنده به خریدار، طی شود.
با این وضعیت آیا، اعلام ممنوعیت خریدوفروش مسکنمهر، نمیتواند فاصله متقاضیان با این واحدها را به دلیل شوک ناشی از یکبارمصرف بودن مسکنمهر، بیشتر کند؟
در داخل شهرها، انبوهساز بعد از تکمیل واحد، از طریق فراخوان –آگهی در روزنامه یا تبلیغ در بنگاه مسکن- مشتری مورد علاقه خود را شناسایی و بعد از تفاهم با او، واحد را به متقاضی واگذار میکند و برای این نقل و انتقال، سند صادر میشود.
اما در پروژههای مسکنمهر به دلیل اینکه واحدها فقط باید به متقاضیان «واجدشرایط» واگذار شود، دولت ابتدا در پروسهای زمانبر از متقاضیان ثبتنام میکند و بعد از تایید اینکه متقاضی تا به حال صاحب مسکن نبوده، فرد را به انبوهساز معرفی میکند.
به این ترتیب انبوهسازان مسکنمهر حق هیچ دخالتی در بازاریابی برای شناسایی متقاضی را ندارند و برای خرید این واحدها، فقط و فقط باید از طرف دولت –وزارت راهوشهرسازی- خریدار یا همان متقاضی معرفی شود.
این در حالی است که هماکنون در یکی از شهرهای جدید اطراف تهران، بیلبورد بزرگی در جلوی ساختمان وزارت راهوشهرسازی در این شهر –شرکت عمران- نصب شده که براساس متن داخل آن، متقاضیانی که مسکنمهر از طرف دولت به آنها واگذار میشود، حق خریدوفروش واحد خود را ندارند.
خبرنگار «دنیایاقتصاد» جزئیات این تصمیم را از جمشید نورصالحی معاون وزیر راهوشهرسازی در امور شهرهای جدید پرسید که در پاسخ اعلام شد: منظور از این بیلبورد، سلب حق فروش مسکنمهر از انبوهسازان است و ارتباطی به متقاضیان ندارد.
نورصالحی در عین حالی که در ابتدا نسبت به این تصمیم اظهار بیاطلاعی کرد، گفت: طبق ضوابط تعریف شده، واحدهای مسکنمهر بعد از تکمیل باید از طریق ما به متقاضیان واجدشرایط واگذار شود و سازنده یا افراد واسطه اجازه این کار را ندارند. اما بعد از واگذاری مسکنمهر به افراد متقاضی، اعیان این واحدها به مالکیت افراد درمیآید و قانون مالکیت برای این واحدها همچون سایر آپارتمانهای موجود در کشور، اعمال میشود.
پیگیریهای «دنیایاقتصاد» از شهر جدیدی در اطراف تهران که این بیلبورد در آنجا نصب شده نیز حاکی است: در برخی موارد در این شهر دیده شده، افراد متقاضی بعد از اینکه واحد مسکنمهر در قالب برگه پیشفروش به نام آنها درآمده، در حالیکه هنوز واحد را تحویل نگرفتهاند اقدام به فروش حقامتیاز به فرد دیگری کرده و از این طریق، بازار دلالی در مسکنمهر به راه انداختهاند. طوری که هشدار مسوولان این شهر جدید بابت ممنوعیت در خریدوفروش مسکنمهر در بیلبورد، عملا مربوط به این افراد است تا بازار ساختوسازهای مسکنمهر از ناحیه خریدوفروش امتیاز، آسیب نبیند.
اما بهرغم اهداف اولیه مسوولان، هماکنون افرادی که واحدهایشان را در این شهر تحویل گرفتهاند با نگرانی از بابت یکبار مصرف بودن مسکنمهر روبرو شدهاند که لازم است مسوولان درباره اصل تصمیم، اطلاعرسانی کنند یا متن بیلبورد را اصلاح کنند. به گزارش «دنیایاقتصاد» در حال حاضر بعد از تحویل واحدهای مسکونیمهر به متقاضیان، دولت برای متقاضی سند محضری صادر میکند و در عین حال در سند قید میشود که عرصه واحدمسکونی –زمین- در مالکیت دولت قرار دارد.
در این حالت طبق قانون مالکیت، صاحب مسکنمهر به اعتبار و پشتوانه سند محضری و رسمی، میتواند ملک خود را خریدوفروش کند، اما باید سهم اجاره زمین را نیز به دولت بپردازد. براساس این گزارش، هر چند صدور سند محضری برای مسکنمهر به معنی قانونی شمردن مالکیت متقاضیان مسکنمهر است اما در قانونی که دولت سال 86 برای طرح مسکنمهر نوشت و در مجلس تصویب شد نیز، به صراحت بر مالکیت متقاضی تاکید شده و در عین حال در هیچ کجای این قانون، صحبتی از ممنوعیت خریدوفروش مسکنمهر به میان نیامده است.
در ماده دوم از تبصره ششم بودجه سال86 کشور که مسکنمهر برای اولینبار در آنجا مطرح شد، آمده است: «وزارت مسکن و شهرسازی به منظور کمک به تامین مسکن مردم و کاهش قیمت واحدهای مسکونی موظف است زمین مناسب را به صورت اجاره بلندمدت تا مدت نود و نه ساله در چارچوب حق بهرهبرداری از زمین به اعضای واجد شرایط تعاونیها و افراد واجد شرایط واگذار نماید.»
با توجه به صراحت متن فوق بابت استفاده از واژه «قیمتتمام شده» مشخص است که واحدهای مسکونیمهر همچون سایر واحدها باید قیمتگذاری شده و به فروش برسد.
کلمات کلیدی: مسکن و اجاره خانه
هفته جاری را باید هفته سیاه بازارهای طلا توصیف کرد هفتهای که طلا طی سه روز دو کانال قیمتی را پشت سر گذاشت و از سطح بالای 1700 به محدوده 1560 دلار سقوط کرد؛ سقوط آزاد طلا به دامنه 1570 دلار در شرایطی رقم خورد که بازارهای جهانی در هفته قبل کار خود را با اونس 1711 دلاری به پایان بردند، اما از دوشنبه هفته جاری با 140 دلار کاهش، قیمت این فلز قیمتی از 1711 دلار به زیر 1570 دلار تنزل کرد. به دنبال این اتفاق سایتهای خرید و فروش طلا معاملات خود را قطع کردند تا مانع از کاهش بیشتر قیمت شوند. تحلیلگران، عرضه عمده طلا از سوی اروپا و بانکهای بزرگ را عامل اصلی ریزش قیمت عنوان میکنند. به گفته این تحلیلگران، تنها راهکار نجات یورو، خروج سرمایهها از پناهگاه طلا است؛ به همین دلیل این کشورها طلا را میفروشند تا هم نقدینگی به دست آورند و هم این بازار جذاب را از رونق بیندازند.
سقوط طلا، صعود سکه
گروه بازار پول- مسعود رضا طاهری: قیمت جهانی طلا از روز دوشنبه که شروع به کار بازارهای جهانی بود تا عصر روز گذشته 6/5 درصد کاهش داشت و از 1730 دلار به زیر 1630 دلار رسید. البته این مقدار تا غروب دیروز بهسطح 1600دلار نزدیک شد. افزایش ارزش دلار آمریکا و فروش عمده طلا از دلایل کاهش قیمت گزارش شده است. اما روندهای تاریخی نشان می دهد در بازه زمانی سال قبل نیز طلا چنین سقوطی را تجربه کرده است. به گونهای که در دوره مشابه سال قبل از ارزش این فلز گرانبها 5/2 درصد کاسته شده است.
سقوط قیمت جهانی طلا در شرایطی رخ داد که بازار داخلی روز گذشته با این نزول همراهی نداشت. سکه بهار آزادی در بازار غیر رسمی داخلی هشت هزار تومان افزایش یافت.
روند حرکت بازار
روز گذشته در بازار داخلی قیمت سکه در بازار با 8 هزار تومان افزایش دوباره طی این هفته به 590 هزارتومان رسید. افزایش قیمت سکه بازار در حالی است که قیمت طلا در بازارهای جهانی کاهش یافته است. بانک مرکزی دیروز، قیمت سکه را با وجود افت قیمت جهانی طلا 5هزارو200 تومان گران کرد. در همین حال در سوی دیگر بازار، قیمت دلار آمریکا به کسب رکوردهای تازه خود ادامه داد. دلار آمریکا با 10 تومان افزایش دیگر 1380 تومان فروخته شد. نرخ 1382 تا 1385 تومان نیز برای آن اعلام شده است.
نزدیک شدن نرخ مرجع دلار به هزار و100 تومان (1099 تومان) در روز گذشته، حرکت زیرپوستی بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز است.
مقایسه قیمتها در یک هفته گذشته
قیمت طلا در یک هفته گذشته در حالی نزدیک به 100 دلار کاهش داشته که قیمت سکه در بازار تنها 10 هزار تومان کاهش یافته است. قیمت طلا در بازارهای جهانی در یک هفته گذشته از 1730 دلار به 1630 دلار تا بعد از ظهر دیروز کاهش یافت که به طور متوسط 100 دلار کاهش یافته و 7/5 درصد افت را ثبت کرده است. در این مدت سکه از 600 هزار تومان به 590 هزار تومان کاهش یافته و 6/1 درصد افت را ثبت کرده است. در همین حال قیمت دلار آمریکا با 1/1 درصد افزایش از 1365 تومان در چهارشنبه گذشته به 1380 تومان رسید. در یک هفته گذشته ارزش یورو در مقابل دلار آمریکا 3/3 درصد افت کرده است.
مقایسه قیمت در یک دوره مشابه
مقایسه شرایط یک هفته پیش با مدت مشابه سال قبل نشان میدهد که درچنین روزهایی تقریبا 2 هفته مانده به پایان سال میلادی2010، قیمت اونس جهانی طلا با 5/2 درصد کاهش از 1432 دلار به 1396 دلار رسید. در همین حال قیمت سکه در بازار با نیم درصد افت از 351 هزار تومان به 349 هزار تومان رسید. در چنین شرایطی دلار آمریکا 2/0 درصد افزایش داشت و از 1063 تومان به 1065 تومان افزایش یافت.
بازار دیروز سکه
قیمت سکه طرح قدیم در بازار دیروز بازهم بدون تغییر 610 هزار تومان بود. نیم سکه هم با 2هزار تومان افزایش دوباره به 285 هزار تومان رسید. ربع سکه نیز هزار تومان گران شد و 146 هزار تومان فروخته شد.
افزایش قیمت سکه دولتی
این در شرایطی است که بانک مرکزی قیمت سکه دولتی را با 5هزارو200تومان افزایش تا 533 هزار تومان بالا برد. بانک مرکزی قیمت نیم سکه را نیز 2هزارو600 تومان گران کرد و به 256 هزار و 880 تومان رساند. ربع سکه 1040 تومان و سکه گرمی 520 تومان افزایش قیمت داشت و به ترتیب 128 هزار و 440 تومان و همچنین 72 هزار و 280 تومان فروخته شد. افزایش قیمت سکههای بانکی در حالی است که قیمت طلا در مسیر نزولی است و دیروز نیز افت قابل توجهی را داشته است.
افزایش قیمت ارزهای عمده
در بازار ارز ارزهای عمده از جمله دلار آمریکا، پوند انگلیس و صد ین ژاپن هر یک با 10 تومان افزایش به ترتیب 1380 تومان، 2160 تومان و 1750 تومان فروخته شد. قیمت یورو نیز در این بازار برعکس روزهای قبل 5 تومان افزایش یافته و به 1825 تومان رسید. قیمت دلار آمریکا مرتبا در حال افزایش است. دیروز بانک مرکزی قیمت دلار مرجع را 1099 تومان تعیین کرد. از این رو فاصله قیمت دلار رسمی و غیررسمی به 280 تومان رسید. قیمت دلار بازار فرعی نیز با افزایش 4 تومانی به 1212 تومان رسید. افزایش تقاضا برای خرید اسکناس دلار موجب افزایش قیمت اسکناس پشت سبز شده است.
طلا در بازارهای جهانی
قیمت جهانی طلا دیروز در پایینترین سطح تا محدوده 1600 دلار پایین آمد و حفظ نرخ بهره در فدرال رزرو در سطح بین صفر تا 25 صدم درصد در حالی که نرخ بهره در اغلب کشورها بهجز ژاپن بیشتر از آمریکا است، موجب شد تا چشماندازها برای رشد اقتصادی در این کشور بهبود یافته و برابری یورو در مقابل دلار تا 3/1 درصد افت کرد. افزایش ارزش دلار مهمترین دلیل افت قیمت طلا عنوان شده است. Terry wootenسردبیر سایت کیتکو در یاداشتی با برشمردن دلایل افت و خیز قیمت طلا در سال 2011 همچون عدم توافق اوباما و کنگره آمریکا بر سر سیاستهای مالی این کشور، افت رتبه اعتباری آمریکا از سطح AAA مثبت و تداوم بحران مالی در اروپا، برای سال 2012 نیز دلایل مذکور را پابرجا دانست و افزود: اینکه نرخ رشد اقتصادی در چین به چه اندازهای برسد مشخص نیست. اینکه مشکلات بازارهای مالی جهان به کشورهای نوظهور سرایت کند، نامشخص است و اینکه نتایج انتخابات آمریکا بر بازارهای جهانی چه تاثیری خواهد داشت، باید منتظر ماند. در همین حال افزایش نیافتن قابل انتظار تقاضا در هندوستان در پایان ماه اکتبر و رقابت دلار آمریکا با طلا در جذب نقدینگیهای بازار عوامل دیگر افت قیمت طلا عنوان شده است.
کلمات کلیدی: طلا و سکه