بورس تهران و انتخابات
در شرایطی که کمتر از دو ماه تا برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده است، نگاه فعالان اقتصادی رفتهرفته به سوی این مهمترین اتفاق سیاسی کشور در سال 90 جلب میشود. در این میان اهالی تالار حافظ هم به لحاظ اهمیت نهاد قانونگذار در وضعیت بازار سهام به انتخابات اسفندماه بهارستان چشم دوختهاند. این در حالی است که در دو دوره پیشین، تصویب قانون اجرای اصل 44 و قانون بازار سرمایه در مجلس هفتم و قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید در مجلس هشتم هر یک تاثیراتی شگرف در رونق و توسعه بازار سرمایه بر جای گذاشت.
نگاهی به «بهارستان» از دریچه تالار
سیاست، انتخابات و بورس
گروه بورس- علیرضا باغانی: «بورس تهران و انتخابات مجلس نهم»؛ مردم ایران در حالی روز دوازدهم اسفندماه سال جاری برای شرکت در نهمین دوره انتخابات پای صندوقهای رای میروند که این انتخابات مهم در کنار چند تحول سیاسی دیگر از جمله تحریمهای اعمال شده علیه ایران، سوء استفاده بزرگ 3 هزار میلیارد تومانی و برخی دیگر از مباحث داخلی موجب شد تا سایه سنگین سیاست در سال 90 بیش از هر زمان دیگری بر سر بورس تهران سنگینی کند.
پیش از این، انتخابات ریاست جمهوری سال 84 تاثیرگذاری سیاست بر بازار سرمایه را به رخ سهامداران کشیده بود، اتفاقی که چندمین ماه پیاپی بورس را دستخوش تحولات منفی کرد؛ هرچند مدتی بعد با رویکرد مثبت دولت نهم به بورس، این بازار رونق چشمگیری را به ویژه در عرضههای سهام اصل 44 (که در سال 85 آغاز شد) تجربه کرد.
حال با نزدیک شدن به اسفندماه بار دیگر نقش سیاست در تصمیمگیری سهامداران پررنگتر شده است. اهمیت انتخابات مجلس پیشرو و تاثیرات آن بر بازار سهام محور گزارشی است که در ادامه رییس کمیسیون اصل 44 مجلس هشتم، رییس سازمان بورس، مدیرعامل کارگزاری بانک تات و مدیر سایت خبری- تحلیلی عصر ایران به بررسی آن پرداختهاند.
ما خوب عمل کردیم
رییس کمیسیون اصل 44 مجلس هشتم از تقویت بازار سرمایه ایران به عنوان یکی از ضروریترین اولویتهای مجلس آینده یاد کرد.
حمیدرضا فولادگر که درباره جایگاه بازار سرمایه در مجلس نهم سخن میگفت، در گفتوگو با خبرنگار دنیای اقتصاد افزود: در مجلس هفتم، اتفاقات خوبی همچون ابلاغ سیاستهای اصل 44 و تصویب قانون جدید بازار اوراق بهادار رخ داد که موجب شد تحولات بزرگی در عرصه خصوصیسازی و توسعه بازار سرمایه روی دهد. از سویی دیگر، در مجلس هشتم هم قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی به تصویب رسید که تاثیر شگرفی در بهکارگیری ابزارهای مالی جدید همچون اوراق مشارکت و صکوک در بازار سرمایه داشت.
این نماینده مجلس در ادامه به قانون برنامه پنجم توسعه اشاره کرد و گفت: با تلاشهای مجلس هفتم و هشتم در متن قانون پنجم توسعه به بازار سرمایه توجهی ویژه شد، تا جایی که مقرر شد: از این پس تمام معاملات شرکتهای سهامی عام از طریق بورس و فرابورس انجام شود.
او از نظارت دقیق مجلس به بازار سرمایه به عنوان یکی دیگر از اقدامات قوه مقننه نام برد و افزود: بورس همواره با فراز و نشیبهای فراوانی طی سالهای گذشته مواجه بوده است و حتی در برخی از مواقع با حباب قیمتی هم مواجه شد که مجلس سعی کرد که با دخالت از مجراهای ممکن، حباب بازار سهام کنترل کرده و نظارت قانونی لازم خود را داشته باشد. در مجلس آینده هم برای جلوگیری از وقوع پدیده حباب یا ریزش غیرطبیعی قیمت سهام، به لحاظ قانونی تدابیر لازم اندیشیده خواهد شد.
قوانین با اصل 44 همسو میشوند
فولادگر با اشاره به اهمیت اصل 44 قانون اساسی و نقش کلیدی آن در متحول نمودن بازار سرمایه و خصوصیسازی در کشور گفت: مجلس هشتم کار ارزشمندی را مبنی بر همسو کردن کلیه قوانین با اصل 44 شروع کرد که مجلس نهم باید آن را پیگیری جدی کند. بر این اساس، قوانین در حوزههایی همچون قانون گمرک، معادن، تجارت، قوانین بانکی و بیمهای باید با اصل 44 قانون اساسی همسو شود که بر این اساس با تحولات بزرگی در مجلس آینده در حوزه بازار سرمایه مواجه هستیم.
وی در برابر این سوال که نحوه نظارت مجلس به اجرای قوانین در حوزه بازار سرمایه چگونه است؟ گفت: به عنوان مثال، درخصوص واگذاریها کارگروهی 7نفره تشکیل شد که به بررسی این موضوع بپردازد، ضمن اینکه برای اجرای درست قوانین، ابزارهای نظارتی در اختیار مجلس و دیوان محاسبات است.
فولادگر در برابر سوالی دیگر مبنی بر اینکه با گذشت بیش از یک سال از اجرای برنامه پنجم توسعه تنها 10 درصد از شرکتهای سهامی عام معاملاتشان به فرابورس و بورس منتقل شده است، گفت: در این خصوص مجلس و کمیسیون اصل 44 پیگیریهای لازم را خواهد داشت و موضوع را موشکافانه بررسی میکنند.
نفت آنقدرها هم از خصوصیسازی عقب نیست
رییس کمیسیون اصل 44 در مورد خصوصیسازی صنعت نفت گفت: اینکه نفتیها از خصوصیسازی عقب ماندهاند، تنها یک تصور است، چراکه از نظر ریالی این صنعت تاکنون واگذاریهای قابل توجهی داشته و رتبه اول را در واگذاریها دارد، اما متاسفانه این واگذاریها عمدتا بلوکی بوده و در 90 درصد آنها عرضه عمومی از طریق بورس صورت نگرفته است، در حالی که یکی از اهداف خصوصیسازی شریک کردن مردم در سهام شرکتهای ارزنده است. فولادگر پیشبینی کرد مجلس نهم با ورود به خصوصیسازی حوزه نفت، به خصوصیسازی نفتیها جامه عمل خواهد پوشاند.
او ترکیب مجلس آینده را در سرنوشت بازار سرمایه موثر ندانست و تاکید کرد: سیاستهای کلی اصل 44 مشخص است و نقشه راه بازار سرمایه نیز به شکلی شفاف ترسیم شده است. بر این اساس، تمرکز نظام برای توسعه بازار سرمایه در اشکال مختلف طبیعی است و جابهجاییهای احتمالی در ترکیب مجلس نمیتواند در برنامههای تقویت بورس اثرگذار باشد.
مجلس به بورس نگاه ویژهای دارد
در همین حال، علی صالحآبادی رییس سازمان بورس و اوراق بهادار هم با بیان اینکه بازار سرمایه در شرایط کنونی به توسعه کمی و کیفی خوبی رسیده است، گفت: خوشبختانه بسترهای قانونی لازم در کنار تلاشهای انجام شده برای توسعه بازار سرمایه، سبب شده که این بازار جزء لاینفک اقتصاد کشور باشد و نقش آن در توسعه اقتصادی ایران برای همیشه غیرقابل انکار باشد.
بالاترین مقام نظارتی بورس درباره اولویتهایی که باید برای توسعه بازار سرمایه در مجلس نهم در نظر گرفته شود، گفت: نمایندگانی که به مجلس نهم میآیند، باید نگاه ویژهای به بخش خصوصی و توسعه سرمایهگذاریهای این بخش داشته باشد، ضمن اینکه جامعه سهامداری این انتظار را دارند که به حقوق و مالکیت سهامداری آنها در بنگاهها بیش از پیش توجه شود.
وی تاکید کرد: بدون شک بازار سرمایه ایران برای توسعه و رونق روزافزون و پذیرش شرکتهای جدید بسترهای قانونی بیشتری نیاز دارد که لازم است مجلس نهم و نمایندگان مجلس به این مهم توجه داشته باشند.
مجلس در بورس فعالتر شود
مدیر سایت خبری- تحلیلی عصر ایران توجه مجلس به بازار سرمایه ایران را محدود به تصویب قانون جدید بازار اوراق بهادار و قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی عنوان کرد.
جعفر محمدی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با دنیای اقتصاد با بیان اینکه به نظر میرسد، مجلس از تحولات بهروز بازار سرمایه مطلع نیست، گفت: هرچند تصویب قانون بازار اوراق بهادار در سال 84 و تفکیک نهاد نظارتی از نهاد اجرایی بازار توانست در تحول بازار سرمایه نقش زیادی داشته باشد، اما با توجه به حساسیت بسیار زیاد بورس به عنوان دماسنج اقتصاد کشور به نظر میرسد که باید مجلس به عنوان مهمترین مرکز نظارتی، رصد خود بر این حوزه را بیشتر کند، چراکه به اعتقاد بسیاری از فعالان اقتصادی، بازار سرمایه نیاز به اصلاح قوانین و نظارت بیشتری دارد.
افزون بر این، با توجه به تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی هماکنون صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در بورس فعالند که با توجه به اینکه سرمایهگذاران غیرحرفهای در آن سرمایهگذاری میکنند، در وضعیت منفی بورس شاهد بودیم که سرمایهگذاران این صندوقها با رفتارهای هیجانی به منفی بودن بورس دامن زدند؛ موضوعی که بارها مطرح شد و حتی یکی از اعضای شورای بورس بر آن تاکید کرد، اما هیچ گاه قوانین حاکم بر فعالیت این نهادهای مالی اصلاح نشد.
وی به موضوع نوسانات نرخ ارز اشاره کرد و افزود: در بورس ما فعالان بازار سرمایه همواره با تغییرات تاثیرگذار بر صنایع مختلف، شاهد صدور اطلاعیههای شفافسازی هستند، اما در شرایطی که نرخ دلار و دیگر ارزها 40 درصد بورس را دستخوش نوسانات اساسی کرده است، شفافسازی لازم صورت نگرفته است. این در حالی است که در مورد هدفمندی یارانهها در موارد مشابه همه شرکتهای بورسی شفافسازی خوبی را از خود به نمایش گذاشتند.
مجلس و هزار راه نرفته در بورس
این حقوقدان در پاسخ به این پرسش عملکرد مجلس هشتم را در حوزه بازار سرمایه چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: در این دوره از مجلس اتفاقات خوبی شامل سرعت بخشیدن به خصوصیسازی، پیگیری واگذاری بنگاههای دولتی و از همه مهمتر تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی انجام گرفت، اما در برخی موارد مثل پرونده فساد بزرگ مالی مجلس نتوانست تکلیف سهامدارانی که با مجوز بانک مرکزی اقدام به مشارکت در پذیرهنویسی سهام بانک آریا از طریق فرابورس کرده بودند را تا این لحظه مشخص کند.
وی با تاکید بر اینکه نظارت مجلس بر بورس باید تقویت شود، گفت: بسیاری از رخدادهای داخلی بورس نیازمند بررسیهای جدی و تغییر قوانین است، اما نمایندگان مجلس حساسیتی که نسبت به بازارهای مسکن، طلا و ارز دارند را نسبت به بورس ندارند.
واکنش بالغانه بورس به وقایع عالم سیاست
مدیر سایت خبری- تحلیلی عصر ایران در برابر این سوال که بازار سرمایه در دو دوره انتخابات گذشته، همواره قبل از انتخابات شرایط منفی و بعد از برگزاری انتخابات وضعیت رو به رونقی داشته است؛ توجیه این فراز و فرود بورس در واکنش به انتخابات مجلس را چه میدانید؟ پاسخ داد: با توجه به اینکه انتخابات مجلس یکی از تغییرات مهم در عرصه سیاسی کشور را رقم میزند، به طور کلی وضعیت عمومی اقتصادی نسبت به این انتخابات در دورههای مختلف تاریخی واکنش نشان داده است، البته خوشبختانه با بلوغ به وجود آمده در بورس تهران ظرف سالهای گذشته، بازار سرمایه این روزها کمتر به انتخابات و مسائل سیاسی واکنش نشان میدهد. محمدی در برابر سوالی دیگر مبنی بر اینکه با توجه به گذار از عرضههای اصل 44 قانون اساسی، مجلس نهم در چه حوزههایی میتواند به توسعه و رونق بازار سرمایه کمک کند؟ گفت: به اعتقاد من بازنگری در قانون بازار سرمایه با هماندیشیهای متعدد با فعالان بازار سرمایه و اقتصاددانان میتواند یکی از ماموریتهای مجلس نهم باشد.
این کارشناس مسائل سیاسی در برابر سوالی دیگر مبنی بر اینکه چرا بهرغم تاکیدات خصوصیسازی، صنعت نفت اقدام به خصوصیسازی در بورس نکرده است، گفت: در مجلس هشتم متاسفانه نفتیها در برابر خصوصیسازی مقاومت کردند که این مقاومت از بخش اجرایی کشور نشأت میگرفت، ضمن اینکه خود سازمان خصوصیسازی هم در این مدت عملکرد منفعلانهای از خود به نمایش گذاشت و حتی از انتقاد از خصوصیسازی صنعت نفت جلوگیری کرد. در این شرایط برای درهمشکستن مقاومتها به نظر میرسد که باید برای خصوصیسازی صنعت نفت ضربالاجل تعیین گردد. مدیر سایت عصرایران در برابر این سوال که برآورد شما از تاثیر نتایج انتخابات مجلس بر روند بازار سهام (مثبت یا منفی) چیست؟ نیز گفت: پیشبینی آینده مجلس در مقطع کنونی کمی مشکل است، اما به نظر نمیرسد که ترکیب مجلس آینده تاثیر مستقیمی بر بازار سرمایه داشته باشد و تنها در صورتی بورس تحت تاثیر مستقیم انتخابات قرار میگیرد که اختلافات شدیدی در برگزاری انتخابات به وجود بیاید که بسیار بعید است.
مجلس با بورس ناآشناست؟
حسین خزلیخرازی مدیرعامل کارگزاری بانک تات نیز در برابر این سوال که چرا نمایندگان مجلس تنها در موارد معدودی به اظهارنظر در خصوص بازار سرمایه کشور میپردازند؟ گفت: این مشکل به دلیل عدم آشنایی و تخصص کم عموم نمایندگان با مفاهیم بازارهای مدرن و بورسها و به طور کلی بازار سرمایه است. این معضل، نه تنها در مجلس بلکه در سایر قوا و حتی اساتید دانشگاهها و متخصصین کشور نیز دیده میشود. بنابراین، بازار سرمایه و نقش آن در توسعه اقتصاد و توزیع درآمدها و ایجاد عدالت اجتماعی و شفافیت اقتصاد غریب و مجهول است. از سوی دیگر، بانک محور بودن اقتصاد ایران باعث شده است که بسیاری از نخبگان جامعه با بازار سرمایه آشنا نباشند. در حالی که مجلس بعدی میتواند با اصلاح قانون داخلی مجلس، کمیسیون بازار سرمایه و خصوصی سازی را به کمیسیونها اضافه کرده و در اجرای دقیق تر قانون بازار سرمایه و اصلاح آن و اجرای قانون سیاستهای کلی اصل 44 نظارت داشته و کمک باشد.
خرازی پیشنهاد کرد 15 تا 20 نفر از نمایندگان منتخب مجلس نهم، فراکسیونی تحت همین نام تشکیل داده و اقتصاد کشور را به سمت
بازار محوری سوق دهند و نظارتهای دقیقتری بر بازارها داشته باشند. خرازی افزود: ما هنوز بازار متشکل و تحت نظارت و مکانیزهای برای ارز و معاملات آتی آن نداریم. هنوز کالاهای اساسی در بورس کالا عمدتا بصورت نقد یا سلف معامله میشوند و بازار مشتقه قوی روی کالاهای اساسی مانند طلا، نفت، گندم، ذرت ، جو ، شکر و ... نداریم. در صورتی که در اقتصادهای پیشرفته تمامی این موارد در بورسها کشف قیمت شده و دولتها از طریق معاملات آتی، قیمتها و هیجانهای نابهنگام را کنترل میکنند.
هشتمیها نمره 10 میگیرند
خرازی درباره اینکه کارنامه عملکرد مجلس هشتم در رابطه با توسعه بازار سرمایه را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: به جز تصویب قانون ابزارهای مالی جدید در بهمن 88 که آن هم با پیگیری مصرانه سازمان بورس انجام شد، کارنامه مجلس هشتم در نظارت بر بازار سرمایه تقریبا صفر و در خصوصیسازی، از نظر من تنها نمره 10 را دریافت میکند. این کارگزار بورس در برابر این نکته که بازار سرمایه در دو دوره انتخابات گذشته، همواره قبل از انتخابات شرایط منفی و بعد از برگزاری انتخابات وضعیت رو به رونقی داشته است، خاطرنشان کرد: این پدیده در انتخابات ریاستجمهوری در بیست سال گذشته کاملا معلوم و مشهود بوده و هست. ولی در انتخابات مجلس تاثیر آن خیلی کم و نامحسوس میباشد. چون در کشور ما دولت محور اقدامات است و نظام پارلمانی در آن کمرنگتر است بنابراین، تاثیر انتخابات مجلس بر بازار سرمایه ناچیز بوده است. وی درخصوص اولویتهای مجلس نهم در رابطه با بورس هم تاکید کرد: به نظر اینجانب 5 سال بعد از تصویب سریع و شتاب زده قانون بازار اوراق بهادار حتما باید در این قانون بازنگری شده و نقاط ضعف و مبهم و خاموش آن اصلاح شود.
بورس در معادلات سیاسیون جایی ندارد
وی درباره اینکه به نظر شما کدام یک از احزاب رقیب در انتخابات آینده نسبت به بازار سرمایه و توسعه آن موضع سازندهتری دارند، گفت: مواضع گروهها و احزاب هنوز شفاف و دقیق نیست و بورس هیچ وزنی در منازعات و بیانیهها و برنامههای احزاب و گروهها نداشته و احتمالا نخواهد داشت. از نظر این کارگزار بورس، حالا حالاها کار داریم تا بورس و بازار سرمایه و تامین مالی از طریق آنها به دغدغه گروهها و احزاب و مسوولان تبدیل شود.
خرازی در پایان پیشبینی کرد: بعد از انتخابات مجلس در اسفندماه، به شرط حفظ وضع موجود سیاسی و بینالمللی و بدتر نشدن اوضاع باید بورس اوراق بهادار برای حداقل 5 ماه از اسفند 90 به بعد صعودی شده و شرایط آن بهتر شود؛ اما نیمه دوم سال 91 به دلیل نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری به احتمال زیاد مانند تمامی دورههای تغییر 8 ساله دولتها میتواند بازاری نزولی و کاهنده را رقم بزند.
کلمات کلیدی: بورس و سرمایه
«هر دارایی ارزشی دارد؛» این عبارت متداولی است که در مباحث اقتصادی به عنوان یک اصل پذیرفته شده از آن یاد میشود. در بورس تهران هم این اعتقاد وجود دارد که هر چند قیمت سهم با ارزش واقعی آن در هر لحظه برابر نیست، اما قیمت سهام در بلند مدت به سمت ارزش ذاتی خود حرکت میکند؛ بنابراین همواره کفه ترازوی ارزش واقعی نسبت به خبرهای غیررسمی در بورس سنگینی بیشتری داشته و به همین دلیل سرمایهگذاران این روزها نسبت به ارزش ذاتی سهام توجه بیشتری از خود نشان میدهند.
بررسی مقوله «ارزش ذاتی» در بورس تهران
ارزش واقعی سهام چقدر است؟
گروه بورس- هدیه لطفی: در بورس تهران با دامنه نوسان محدود چهار درصدی و مهمان ناخواندهای به نام حجم مبنا با پدیده صفهای خرید و فروش مواجه هستیم که همین عامل ناپایدار برای بسیاری از نوسانگیران و سهامداران غیرحرفهای، ملاک ورود یا خروج از سهام شرکتها است؛ اما سهامداران باتجربه همواره به دنبال معیاری محکمتر برای تشخیص بهترین لحظههای خرید و فروش هستند.
یکی از بهترین معیارها برای تصمیمگیری در این مورد، توجه به ارزش ذاتی و تفاوت آن با قیمت روز سهام است.
اما ارزش ذاتی یا همان ارزش واقعی سهام در بورس تهران چقدر است و چگونه میتوان آن را تعیین کرد؟ پاسخ به این سوالها به همراه تحلیل آخرین وضعیت بازار سرمایه کشور به لحاظ ارزش ذاتی، موضوع گفتوگوی ما با کارشناسان در این گزارش است.
روشهای محاسبه ارزش ذاتی
دکتر محمد اقبالنیا، از کارشناسان ارشد بازار سرمایه، در گفتوگو با خبرنگار ما به تشریح مفهوم ارزش ذاتی پرداخت و گفت: ارزش ذاتی در واقع همان ارزش واقعی هر سهم است که در نتیجه تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر وضعیت یک شرکت پس از محاسبات دقیق به دست میآید.
اقبالنیا در ادامه به روشهای مختلف ارزشگذاری سهام اشاره کرد و گفت: برای محاسبه ارزش ذاتی سهام روشهای مختلفی وجود دارد که از رایجترین آنها که در بیشتر بورسهای دنیا مورد استفاده قرار میگیرد، تعیین جریانات نقدی آتی سهام است که این متغیر میتواند سودهای تقسیمی یا جریانات نقدی آزاد باشد.
وی در ادامه افزود: علاوه بر این، مدلی که تحلیلگران برای کشف ارزش ذاتی شرکتهای سودآور استفاده میکنند، روش تنزیل سود نقدی آتی است که به «روش گوردون» معروف است.
وی ادامه داد: در این مدل، نرخ تنزیل بسیار تاثیرگذار است و ارزش سهام متناسب با آن کم یا زیاد خواهد شد؛ این نرخ تحت تاثیر عواملی از جمله نرخ در بازار پول (سپرده بانکی) قرار دارد.
اقبالنیا در ادامه افزود: نرخ بازده مورد انتظار سهامداران (نرخ تنزیل) از ترکیب نرخ بازده بدون ریسک که در بازار پول تعیین شده و صرف ریسک به دست میآید که صرف ریسک (یعنی رقمی که سرمایهگذار مازاد بر سود بدون ریسک مطالبه میکند تا حاضر به سرمایهگذاری شود) نیز خود تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از جمله این عوامل میتوان به نوع صنعت، ثبات سودآوری و چشمانداز صعودی یا نزولی عملکرد آن اشاره کرد.
وی در ادامه گفت: از مجموعه این عوامل، نرخ تنزیل سود به دست میآید که براساس آن میتوان سودهای آتی را تنزیل کرد و به محاسبه ارزش واقعی سهام پرداخت.
فرصتی برای شکار سهام ارزان
دکتر اقبالنیا در ادامه سخنانش به رابطه قیمت سهام و ارزش ذاتی اشاره کرد و گفت: معیار کلی برای سنجش رابطه میان قیمت سهام و ارزش ذاتی، مقایسه P/E بازار سرمایه با بازار پول است.
این کارشناس ارشد بازار سرمایه در ادامه افزود: نرخ 16 درصدی سود بانکی به این معناست که P/E بازار پول در حدود مرتبه 6 است، یعنی اگر فردی به جای بورس در بازار پول سرمایهگذاری کند، حدود 6 سال زمان میبرد تا سرمایه وی دو برابر شود.
وی گفت: چون در بازار پول نرخ سود ثابت است و انتظار رشد وجود ندارد، اگر شرکتهای بورسی فعال در بازار سرمایه طرحهای توسعه داشته باشند، چشمانداز سودآوری آتی آنها افزایش مییابد و در نتیجه P/E بازار بورس بالاتر از سپردههای بانکی خواهد بود.
اقبالنیا در ادامه افزود: در حال حاضر، قیمت سهام در بازار سرمایه در مجموع متعادل یا کمتر از ارزش ذاتی خرید و فروش میشود و در این میان، سهام برخی از شرکتها بسیار پایینتر از ارزش ذاتی خود معامله میشوند.
این کارشناس افزود: در واقع شرایط کنونی بازار سرمایه فرصت مناسبی برای خرید سهام توسط سرمایهگذارانی است که نگاه میانمدت یا بلندمدت دارند.
نقش مالکان عمده در رفتار سهام
اقبالنیا در ادامه به هیجانات مقطعی در بورس تهران اشاره کرد و گفت: برخی مواقع موج هیجانات بر بازار حکمفرما میشود و براساس این هیجانات، قیمت سهام افزایش یا کاهش مییابد که این نوسانات قیمت در بلندمدت اصلاح شده به روند طبیعی خود بازگشته و به سمت ارزش ذاتی میل میکند.
وی در ادامه به نقش شایعات اشاره کرد و گفت: شایعات در کوتاهمدت هیجاناتی را ایجاد میکنند؛ به طوری که ناگهان قیمت سهام را در جهت افزایش یا کاهش چشمگیر هدایت میکنند.
اقبالنیا افزود: با توجه به اینکه عمر شایعات کوتاه است، افراد تدریجا براساس گزارشها و عملکرد شرکت واقعی بودن آن شایعه پی میبرند و به این ترتیب این رشد یا کاهش قیمت صوری اصلاح میشود.
اقبالنیا در ادامه بیان کرد: همچنین سهامداران عمده و مطلع و آن دسته که فعالیت حرفهایتری در بازار دارند و از وضعیت شرکت اطلاعات کافی دارند از ایجاد شایعه و تاثیر آن بر سهام ممانعت میکنند و به این ترتیب روند قیمت سهام را با مدیریت خود به روال منطقی سوق میدهند.
وی افزود: این دسته از سهامداران در مواقع لزوم با عرضه سهام باعث انسداد روند افزایش قیمت یا برخی اوقات با خرید سهام مانع از افت قیمت غیرمنطقی شده و به تعادل بازار کمک میکنند.
اقبالنیا ادامه داد: این در حالی است که آن دسته از شرکتهایی که سهامدار عمده منفعل دارند، از شایعات آسیبپذیری بیشتری دارند.
وی خاطرنشان کرد: نقش گروههای سفتهباز را نیز نباید فراموش کرد؛ هدف این گروه، شرکتهایی است که سهامداران عمده فعال ندارند و با ایجاد شایعه باعث افزایش یا کاهش بیرویه قیمت سهام میشوند و در این مرحله چون سهامدار عمده وارد فعالیت نمیشود، این افراد به هدف خود که همان ایجاد نوسانات غیرواقعی موقت است، میرسند.
صنایع ارزان و گران فعلی بورس
این کارشناس ارشد بازار سرمایه، در ادامه سخنانش به برخی صنایع بورسی که کمتر یا بیشتر از ارزش ذاتی خود معامله میشوند، اشاره کرد و گفت: صنایع پتروشیمی، ساختمانی، سیمانی و خدمات فنی و مهندسی از جمله صنایعی هستند که کمتر از ارزش ذاتی خود معامله میشوند، این در حالی است که صنعت بیمه و برخی از کانیهای غیرفلزی بالاتر از ارزش ذاتی خود دادوستد میشوند.
اقبالنیا در خاتمه به تاثیر دید بلندمدت در سرمایهگذاری اشاره کرد و گفت: سهامداران باید برای رسیدن قیمت سهام به ارزش ذاتی صبر داشته باشند و سود سرمایهگذاری خود را در بلندمدت ارزیابی کنند.
وی افزود: قیمت سهام برخی شرکتها در یک سال خاص با توجه به تغییر نرخهای جهانی، کاهش یا افزایش مییابد. در این صورت، سهامداران نباید به این مقطع زمانی کوتاه توجه داشته باشند و در واقع باید سود بلندمدت را مدنظر قرار دهند و با ارزیابی دقیق ارزش واقعی سهام، از تصمیمگیری عجولانه بپرهیزند.
«ارزش ذاتی» چگونه قیمت سهام را تغییر میدهد؟
در همین حال، معاون سرمایهگذاری تامین آتیه کارکنان پاسارگاد در گفتوگو با خبرنگار ما ضمن اشاره به مفهوم ارزش ذاتی سهام بیان کرد: یکی از واژههایی که کاربرد فراوان در علم اقتصاد و مالی دارد، مفهوم «ارزش» است که در مورد آن تعاریف مختلفی بیان شده است. به طور کلی واژه ارزش به معنی «میزان مطلوبیت یک چیز برای رفع نیازهای یک فرد» میباشد و مفهوم ارزش از درجه اهمیت زیادی برای سرمایهگذاران برخوردار است.
علیرضا قدرتی در ادامه افزود: هدف اصلی از تعریف ارزش در سرمایهگذاری مقایسه آن با قیمت بازار یک دارایی مالی است. از این رو انواع مختلفی از ارزش در این علم به کار برده میشود، از قبیل ارزش دفتری، ارزش جایگزینی، ارزش اقتصادی، ارزش منصفانه، ارزش ذاتی و... که هر یک از آنها برای تعیین ارزش واقعی یک دارایی مالی، نقاط ضعف خاص خود را دارند.
وی ادامه داد: اما یکی از بهترین روشها برای ارزش گذاری یک دارایی مالی استفاده از ارزش ذاتی (Intrinsic value) است، که بسیاری از تحلیل کنندگان مالی و سرمایهگذاران برای برآورد ارزش داراییهای مالی از آن استفاده میکنند. در واقع ارزش ذاتی عبارت است از ارزش فعلی جریانات نقدی عایدات آینده که بر اساس بازده جاری بازار تنزیل میشود.
قدرتی گفت: به طور کلی ارزش ذاتی سهام دارای دو رکن اساسی جریانات نقدی آینده سهام (سودهای نقدی سالهای آینده) و نرخ تنزیل (نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران) است که نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران نیز تابعی از بازده بدون ریسک بازار و میزان ریسکپذیری فرد است.
وی ادامه داد: در برآورد جریانهای نقدی آینده نوعی عدم اطمینان وجود دارد و هر یک از سرمایهگذاران بر اساس درک و پیش فرضهای خود اقدام به برآورد آنها میکنند و هر چقدر پیشبینی جریانات آتی دقیقتر باشد، ارزش ذاتی صحیحتر محاسبه میشود. از سوی دیگر، نرخ بازده مورد انتظار افراد با یکدیگر متفاوت است. این موارد سبب میشود که از یک سو تشخیص ارزش ذاتی یک سهام با کندی و سختی انجام گردد و از سویی دیگر سرمایهگذاران معمولا ارزشهای ذاتی متفاوتی برای یک سهم در نظر بگیرند.
واکنش کند سرمایهگذاران به ارزش ذاتی
معاون سرمایهگذاری تامین آتیه کارکنان پاسارگاد در ادامه بیان کرد: به دلیل تغییر کندتر عوامل بنیادین موثر بر ارزش ذاتی سهم، معمولا شکافی بین ارزش ذاتی و قیمت بازار سهام وجود دارد. در صورتی که ارزش ذاتی بزرگتر از ارزش بازار سهام باشد، اصطلاحا میگویند سهام زیر قیمت (under value) یا ارزان میباشد و در این حالت باید اقدام به خریداری آن سهام کرد. همچنین اگر ارزش ذاتی کوچکتر از ارزش بازار سهام باشد در آن صورت سهام گران است و اگر مساوی باشند، اصطلاحا میگویند سهام به قیمت میباشد. در این حالت باید استراتژی فروش سهام را در پیش گرفت. وی ادامه داد: در صورتی که سهمیارزان یا زیر قیمت باشد، به این معناست که سرمایهگذاران و سهامداران اثر عوامل بنیادین موثر بر ارزش ذاتی را کاملا درک نکردهاند؛ اما به مجرد اینکه بعضی از سرمایهگذاران این وضعیت را تشخیص دهند، قیمت سهام افزایش مییابد.
قدرتی افزود: بنابراین، افرادی که زودتر از سایرین اقدام به خرید کردهاند، منتفع شده و سود خواهند برد. همچنین سرمایهگذارانی که متوجه گرانی قیمت سهام میشوند، اقدام به فروش آن نموده و با گذشت زمان سبب کاهش قیمت سهام میشوند.
معاون سرمایهگذاری تامین آتیه کارکنان پاسارگاد در ادامه بیان کرد: البته ذکر این نکته ضروری است که چون سرمایهگذاران به کندی ارزش ذاتی را تشخیص میدهند، بنابراین ممکن است سهم برای مدت طولانی ارزان یا گران باقی بماند ولی غالب تحلیلگران بازار سرمایه معتقدند که در بلندمدت سهام به سمت ارزش ذاتی میل میکند. از نظر قدرتی، نوسانات قیمت سهام براساس شایعات، طول عمر محدودی دارد و در میانمدت و بلندمدت، قیمت بازار به ارزش ذاتی نزدیک میشود. هر چه قدر میزان کارایی بورس بیشتر باشد، قیمت سهام به ارزش ذاتی نزدیکتر است. بنابراین، کسانی که بر اساس شایعات و اخبار اقدام به خرید و فروش سهام میکنند در نهایت متضرر و پشیمان خواهند شد.
دو نگاه متفاوت به شایعات
مدیرعامل شرکت کارگزاری سهام پژوهان نیز در گفتوگو با خبرنگار ما، ارزش ذاتی سهام را وابسته به ارزش روز خالص داراییهای شرکت دانست و گفت: معیار سنجش ارزش ذاتی سهام یک شرکت براساس داراییهای موجود در ترازنامه است، اما این روند در بازار رواج ندارد و ارزشگذاری به ویژه از سوی سرمایهگذاران حقیقی تنها براساس بالا یا پایین شدن قیمت روزانه سهام صورت میگیرد.
محمد قربانیفرید در ادامه سخنانش به عدم تاثیر شایعه در سرمایهگذاران حقوقی اشاره کرد و گفت: شرکتهای سرمایهگذاری و اشخاص حقوقی با دسترسی به کارشناسان مطلع، در هر زمان قیمت سهام را به درستی ارزیابی میکنند؛ بدین ترتیب بازده آتی سهام را محاسبه میکنند و شایعات تاثیر چندانی درتصمیمات این افراد ندارد. این در حالی است که بیشتر اشخاص حقیقی دنبالهرو شایعات هستند و خرید و فروش خود را براساس جو کلی بازار انجام میدهند.
وی افزود: اما چون بیشتر سهام بازار را شرکتهای سرمایهگذاری معامله میکنند، آنها هم با استفاده از آگاهیهای یادشده، تن به شایعات نمیدهند و میتوان گفت که شایعات در مجموع نقش پررنگی در بازار سرمایه به ویژه در بلندمدت ایفا نمیکنند.
«ارزش ذاتی» نسبی است!
عضو هیات مدیره شرکت تامین سرمایه نوین نیز معتقد است: ارزش ذاتی یک پدیده فیزیکی یا شیمیایی نیست که با انجام آزمایش در آزمایشگاه، بتوان آن را کشف کرد!
زینت مراد نیا با این اعلام نظر افزود: ارزش ذاتی را سرمایهگذاران براساس روشهای خود محاسبه میکنند و با توجه به متفاوت بودن روشها، برآوردها، نگرشها، درجه ریسک پذیری و ... به تعداد سرمایهگذاران میتواند ارزش ذاتی برای یک سهم وجود داشته باشد. مرادینیا در ادامه به رشد یا افت قیمت سهام در بازار اشاره کرد و گفت: قیمت سهام براساس انتظار سرمایهگذاران از آینده بنگاههای اقتصادی تعیین میشود.
ممکن است شرکت زیاندهی از آینده مناسب برخوردار بوده و بهرغم زیان، رشد کند و برعکس فعالیتهای شرکتی رو به افول بوده و با عدم استقبال سرمایهگذاران مواجه شود.
عضو هیات مدیره شرکت تامین سرمایه نوین در انتهای سخنانش آینده شرکتهای سیمانی را با مدنظر قرار دادن ارزش ذاتی، مناسب دانست و گفت: سهام شرکتهای سیمانی با در نظر گرفتن ارزش جایگزینی، از قابلیت رشد خوبی برخوردارند و در حال حاضر نیز در حد ارزش ذاتی خود دادوستد میشوند.
کلمات کلیدی: بورس و سرمایه
قیمتها در کف
گروه بورس – علیرضا باغانی: پس از آنکه در تماسهای تلفنی فراوان برای پیگیری سوژهها و رخدادهای مهم بازار سرمایه موفق به گفتوگو با علی صالحآبادی رییس سازمان بورس و اوراق بهادار و سخنگوی این سازمان نشدیم، ابتدای هفته جاری فرصتی مهیا شد، تا در ملاقاتی حضوری آخرین وضعیت بازار سرمایه ایران را در گفتوگو با مقام نظارتی بازار تحلیل و ارزیابی کنیم.
در این گفتوگو علاوه بر آنکه طی آن اظهاراتی اطمینانبخش درخصوص وضعیت کنونی بازار مطرح شد، دستاوردهای دیگری هم در پی داشت؛ از جمله آن که علی صالحآبادی درخصوص وضعیت جریان آزاد اطلاعرسانی در بازار سرمایه و برخی مباحث مطرح شده پرسشهایی را مطرح کرد.
در این ملاقات 90 دقیقهای، ممنوعالمصاحبه شدن کارگزاران، بیم مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس از مصاحبه با رسانهها به بهانه افشا نشدن اطلاعات نهانی، عدم گفتوگوی مدیران سازمان بورس با رسانههای حاضر در بازار سرمایه در کنار دیگر محدودیتهای موجود در حوزه اطلاعرسانی مطرح شد و وی وعده داد تا با مشخص نمودن مرزبندی خبر، تحلیل و اطلاعرسانی با مشاوره محدودیتهای موجود مرتفع شده و تمام مدیران بازار سرمایه چه از مدیران شرکتها، کارگزاران و خود مدیران سازمان بورس همکاری لازم را با رسانهها بدون هیچ گونه محدودیتی داشته باشند.
رییس سازمان بورس و اوراق بهادار فعالیت رسانههای تخصصی بازار از جمله روزنامهها، سایتهای خبری- تحلیلی، نشریات و خبرگزاریها را در توسعه بازار سرمایه، بسیار با اهمیت ارزیابی کرد و بر لزوم حمایت سازمان بورس از فعالیتهای رسانههای حاضر در بازار سرمایه تاکید کرد.
مقام نظارتی بورس در این گفتوگو، بازار سرمایه را بازاری بدون رقیب توصیف و اشاره کرد که بازارهای مسکن، طلا و ارز رقبایی برای عرض اندام در برابر بورس به شمار نمیروند.
او همچنین به سرمایهگذاران توصیه میکند که برای تحلیل و ارزیابی شرایط بازار سهام فقط به چند ماه گذشته اکتفا نکنند، بلکه بازار را در بازه زمانی بلندمدت و حداقل دو ساله بررسی و مورد قضاوت قرار دهند. بخش نخست این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
شاید اگر از بررسی وضعیت بازار شروع کنیم، برای معاملهگران و فعالان بازار سرمایه جذابتر باشد، به نظر شما چرا بازار این قدر منفی است؟
شما بهتر میدانید که متغیرهای مختلفی بر وضعیت بازار سرمایه ایران اثرگذار است، اما به عقیده من مهمترین دلیل، توقف نمادهای مهم و تاثیرگذار بورس است. همان طور که میدانید، هماکنون در بازار نماد حدود 60 شرکت متوقف است که خیلی از این شرکتها هم جزو نمادهای بزرگ و شاخص بازار هستند. به عنوان مثال، نماد شرکتهای سنگآهنی در بورس تهران متوقف شده که سهم قابل توجهی از ارزش بازار را به همراه شرکتهای وابسته به خود اختصاص دادهاند، از این رو توقف این نمادها تاثیر قابل ملاحظهای بر ارزش روزانه معاملات و کاهش آن داشته است.
غیر از این موضوع و در پیش گرفتن سیاست احتیاط که جزء ذات معاملهگران است، دلیل دیگری برای منفی بودن بازار متصور نیستم و البته این را هم بگویم که منفی بودن بازار را قبول ندارم...
اما بازار که منفی است...
ما در حال حاضر در بازار صفهای فروش سنگین نداریم و این نقدشوندگی مناسب بازار را نشان میدهد. شما ببینید که در چند هفته اخیر تعداد نمادهایی که وارد گره منفی یا مثبت شدهاند، چقدر است و اساسا وزن این نمادها از ارزش بازار چقدر است. بر این اساس، در بازاری که صف سنگین نداریم، نمیتوانیم بگوییم که وضعیت خوب نیست. از طرفی دیگر، ما در کنار بورس، فرابورس را هم داریم و همین طور فیوچرز سکه را که حجم معاملات بالایی دارند.
در واقع این دو بازار هم جزو بازار اوراق بهادار محسوب میشوند که البته از نقدشوندگی و حجم و ارزش معاملات قابل توجهی برخوردارند و بعضا ارزش و حجم روزانه معاملات آنها از بورس هم بیشتر است.
آقای دکتر! اگر وضعیت مطلوب است، پس چرا شاخص بورس همواره رنگ قرمز را تجربه میکند، آیا غیر از این است که شاخص به عنوان دماسنج بازار میتواند گویای وضعیت کلی بازار باشد؟
شاخص بورس که فقط منحصر به بورس اوراق بهادار است، یک بحث است و وضعیت کل بازارهای بورس، فرابورس و فیوچرز سکه به عنوان بازار اوراق بهادار بحثی دیگر.چراکه شاخص کنونی تنها بیانگر وضعیت بورس و شرکتهای بورسی است نه کل بازار سرمایه... بنابراین، اگر این 3 بازار را به عنوان بازار اوراق بهادار در کنار یکدیگر ببینید، اوضاع نسبت به سال گذشته نه تنها بدتر نشده که بهتر هم شده است.به عنوان مثال در سال جاری، ارزش معاملات فرابورس تاکنون به 4 هزار میلیارد تومان رسیده است، در حالی که طی کل سال گذشته بیش از 6 هزار میلیارد تومان معامله سهام در این بازار انجام شده که از روند صعودی فرابورس به ویژه در بازار سوم حکایت دارد.
از طرفی دیگر، تا دهم مهرماه در بورس حدود 13 هزار میلیارد تومان سهم معامله شده و در بازار آتی سکه هم ارزش معاملات به 3 هزار و 156 میلیارد تومان رسیده است.
در شرایطی که در سال قبل ارزش معاملات فیوچرز سکه در مدت مشابه 207 میلیارد تومان بوده است، البته این آمار صعودی در دفعات معامله هم خود را نشان میدهد تا جایی که تا دهم مهر سال جاری 2 میلیون و 472 هزار دفعه معامله در بورس انجام شده، در شرایطی که در مدت مشابه سال قبل یک میلیون و 594 هزار دفعه معامله در این بازار انجام شده بود که معادل رشدی 55 درصدی است. در فرابورس نیز در مدت یادشده 747 هزار دفعه معامله انجام شده، در شرایطی که طی مدت مشابه سال قبل 47 هزار دفعه معامله در این بازار انجام شده بود.
آمار مزبور به طور قطع قابل اعتنا است، اما چرا شاخص بازار همچنان منفی است و بازارهایی همچون طلا و ارز به عنوان بازارهای رقیب بورس تقویت شدهاند؟
همان طوری که پیش از این اشاره کردم، شاخص فعلی بیانگر وضعیت بازار بورس به عنوان یکی از بازارهای فعال سرمایه است، از این رو سرمایهگذاران نباید شاخص کل را به عنوان ملاکی برای خوب بودن یا بد بودن بازار در نظر بگیرند.
اما درخصوص بازار طلا و ارز که به عنوان بازارهای رقیب بورس به آنها اشاره داشتید، باید بگویم که اعتقادی به رقیب محسوب شدن این بازارها برای بورس ندارم.
چه دلیلی برای این اعتقاد خود دارید؟
بازار طلا بازاری تکمحصولی است و اساسا این بازار محدود، قدرت و توان رقابت با بازار سرمایه را ندارد؛ بازاری که در آن سهام بیش از 40 صنعت متنوع معامله میشود. در شرایطی که طلا در حکم یک شرکت بورسی است و نوسانات خاص خودش را هم دارد و البته هر کسی در بازار طلا نمیتواند فعالیت کند. ولی ما در بورس با تنوع صنایع و ابزارهای مالی مختلف مثل اوراق مشارکت و صکوک امکان سرمایهگذاری برای تمام اقشار مردم را فراهم کردهایم.
در مورد بازار طلا باید اضافه کنم که ریسک آن بسیار بالاست و ما هیچ گاه به سرمایهگذاران توصیه نمیکنیم که به سراغ بازار طلا بروند، به ویژه سرمایهگذاران عادی و غیرحرفهای، مگر بازار آتی که شرایط متفاوتی دارد. به عنوان مثال، در بورس ما در 6 ماهه اول هر چند رشد 10 درصدی برای کل بورس رقم خورده است اما، سهامداران گروه قندی توانستند، 58 درصد بازدهی بگیرند و در مقابل سهامداران گروههای دیگری هم بودند که بیش از بازار سود کردند.
اما راجع به بازار دلار که ظاهرا قیمتهای بیش از 1300 تومان را در بازار آزاد تجربه میکند، باید بگویم که این بازار هم رقیبی برای بورس محسوب نمیشود، چراکه تکمحصولی است، با ریسکهایی بسیار بالاتر از بازار طلا.
هماکنون هرچند تفاوت دلار رسمی و غیررسمی بیش از 200 تومان است و این تفاوت جذابیت خرید دلار را فراهم کرده است، اما شما بگویید که چقدر میتوانید دلار با نرخ مرجع بخرید. فقط اگر مسافر باشید میتوانید میزان محدودی دلار تهیه کنید و لاغیر.
تازه اگر به فرض آنکه توانستید دلار زیادی هم تهیه کنید، ریسک نگهداری آن را چه میکنید؟ البته طلا هم با مشکل نگهداری مواجه است، در شرایطی که سهام هر چقدر هم که ارزش داشته باشد به یک برگه محدود میشود و اگر آن برگه هم گم شده و سرقت شود، هیچ مشکلی برای مالک آن به وجود نمیآید.
بر این اساس، گرچه شاید بازار طلا و ارز در دورههای زمانی مختلف سودهایی را به همراه داشتهاند، اما سرمایهگذارانی هستند که در این بازارها یک شبه همه چیز خود را از دست دادهاند. از این رو به نظر من رقابتی بین بازار طلا و ارز و بازار سرمایه وجود ندارد و علاوه بر مزیتهای اشاره شده به آن، بازار سرمایه ایران به گونهای طراحی شده که امکان زیان قابل توجه سرمایهگذاران در کوتاهمدت وجود ندارد و در واقع نوسانات آن کنترل شده است.
بازار مسکن چه...؟
بازار مسکن هم همین طور، ریسک سرمایهگذاری در این بازار به نسبت بازارهای طلا و ارز هم چه بسا که بیشتر است.
همچنین شما ببینید که بازدهی بازار مسکن چقدر است. مثلا مسکنی دارید، به ارزش 400 میلیون تومان، مگر چقدر میتوانید از آن بازدهی بگیرید؟ همچنین برای یک ملک 400 میلیون تومانی چقدر مشتری بالقوه و بالفعل وجود دارد و اساسا قدرت نقدشوندگی این بازار چقدر است؟
از سویی دیگر، آن قدر عرضه در بازار مسکن افزایش یافته که جذابیت گذشته را برای سرمایهگذاری از دست داده است، در این شرایط به نظر نمیرسد که بازار مسکن بتواند در برابر بازار سرمایه عرض اندام کند و P/E این بازار براساس نرخهای اجاره در شرایط کنونی دستکم 18 مرتبه به بالا است.
آقای دکتر! همه اینها درست. اما جامعه سهامداری به دنبال سودند، بازار سرمایهای که شما از جذابیت آن سخن میگویید از اول سال تا الان فقط 10 درصد سودآوری برای سرمایهگذاران داشته است.
به نکته خیلی خوبی هم اشاره کردید. سودآوری مهمترین انتظاری است که سهامداران باید از سرمایهگذاری در بازار سرمایه داشته باشند. اما نکته اینجاست که بازه زمانی 7-8 ماهه برای اظهارنظر درخصوص خوب بودن یا بد بودن بازار درست نیست، زیرا ما همواره گفتهایم که بورس، بازاری است، برای سرمایهگذاری بلندمدت و سرمایهگذاران هم باید معدل بازدهی بورس را در بلندمدت ارزیابی کنند.
اگر هم بررسی کنید، به طور قطع به این نتیجه میرسید که بازدهی بازار سرمایه در مقایسه با سایر بازارها در بلندمدت مناسبتر بوده است.
افق زمانی بلندمدت تعاریف مختلفی دارد، مقصود شما از بلندمدت چیست؟
حداقل 2 سال؛ که در دو سال گذشته هم سرمایهگذاران بازار سهام از سرمایهگذاری در بورس راضی بودهاند.
همان طور که میدانید، سرمایهگذاران از بازار سرمایه ایران طی سال 89 معادل 85 درصد و در سال 88 معادل 57 درصد بازدهی گرفتند، آیا به نظر شما سودآوری 10 درصدی بورس در 8 ماه تناسبی با انتظارات سرمایهگذاران از بازار سهام دارد؟
خب، طبیعی است که انتظارات باید تعدیل شود. این بازار محل نوسانگیری نیست و دید بلندمدت را میطلبد و به جرات میتوانم بگویم که بازار سرمایه همچنان بهترین بازار برای سرمایهگذاری بلندمدت محسوب میشود.
ببینید اگر شفافتر بخواهم برایتان وضعیت بورس را تبیین کنم، باید به این نکته اشاره کنم که به لحاظ اقتصادی، بازاری موفق است که سه ویژگی را داشته باشد. نخست آنکه بازدهی بالایی را برای سرمایهگذاران رقم بزند، از سویی دیگر ریسک معقولی داشته باشد و در نهایت از قدرت نقدشوندگی بالایی هم برخوردار باشد. بر این اساس، من فکر میکنم که بازار سرمایه در طول زمان هم بازدهی خوبی داشته، هم ریسک معقولی را متحمل شده و هم بازاری نقدشونده بوده است.
در اینجا لازم است، مقایسهای هم از وضعیت بازار سرمایه ایران و شاخصهای بورسهای فعال جهانی داشته باشم.من در زمان دانشجویی کتابی خواندم با عنوان «آینده سرمایهداری»؛ ترجمه مهندس عزیز کیاوند که سال 1376 منتشر شده بود. این کتاب جذاب را چندی پیش بار دیگر مطالعه کردم، در آن کتاب شاخص نیکی(مربوط به بورس ژاپن)، فکر میکنم در سال 1989 معادل 38 هزار واحد اعلام شده بود، حالا که سالها از آن زمان میگذرد، شاخص مزبور زیر 10 هزار واحد قرار دارد.این در حالی است که شاخص بورس هنگکنگ هم که اواخر سال 86 از حدود 22 تا 24 هزار واحد در نوسان بوده، در سال 1390 زیر 19 هزار واحد است.
شاخص داوجونز آمریکا هم که 4 سال پیش 14 هزار واحد بود، اکنون زیر 12 هزار واحد است. البته همه بورسهای منطقه هم وضعیت نزولی داشتهاند، تا جایی که شاخص بورس دبی نیز که اکنون در محدوده هزار و 400 واحد است، در 5 سال اخیر حتی به سطح 4 هزار و 800 واحد هم رسیده بود.
در عربستان هم شاخص بیش از 10 هزار واحدی سالهای قبل، هماکنون در سطح 6 هزار و 200 واحد در نوسان است و حتی شاخص بورس کویت که الان زیر 6 هزار واحد است، سالها قبل بالای 10 هزار واحد بوده است.
حالا شما خودتان قضاوت کنید، شاخص بورس تهران (شاخص بازده نقدی و قیمت) که در آذر سال 87 محدوده 9 هزار واحدی را تجربه میکرد، حالا در چه ارتفاعی قرار دارد؟ 25 هزار و 590 واحد!
آقای دکتر صالحآبادی، شاخص ما بازده نقدی و قیمت است و سهامداران از ابتدای سال جاری تاکنون زیر 10 درصد سود از بازار گرفتهاند که بخش عمدهای از آن هم ناشی از سود تقسیم شده در مجامع است، یعنی از محل دادوستد و رشد قیمت سهام عملا سودی عاید سرمایهگذاران نشده است...
من باز هم تاکید میکنم که بورس را فقط چند ماه اخیر، ارزیابی نکنید.
من به شما نمایی از وضعیت شاخص بورسهای جهانی نشان دادم. حالا چه سود نقدی چه بازدهی قیمت سهام. به هر حال، وضعیت این بورسها بهتر که نشده که هیچ بدتر هم شده است. اما شما خودتان گفتید که بورس در سال 89 و 88 چه سودآوری قابل توجهی داشته است.
من تاکید میکنم که وضعیت بازار سرمایه ما بسیار مناسب است و از تمام مولفههای جذاب برای سرمایهگذاری برخوردار است. حالا مدتی هم قیمت سهام که با رشد بسیار زیادی مواجه شده بود، اصلاح شده و کاهش یافته است. بنابراین، فکر میکنم در حال حاضر قیمت سهام در کف خود قرار گرفته است و جذابیت خرید برای سرمایهگذاران علاقهمند در سطح کاملا توجیهکنندهای میباشد.
عکس: نگار متیننیا
کلمات کلیدی: بورس و سرمایه
نوسانگیران در برابر سهامداران
- هر چند سرمایهگذاری در بازار سهام مزیتهایی همچون تامین مالی، کنترل تورم و در مجموع توسعه اقتصادی دارد، اما فعالان این بازار اعم از حقیقی و حقوقی یک هدف اصلی و مشترک تحت عنوان «کسب سود حداکثری» دارند؛ در این میان، زاویه نگاه بورسبازان به این هدف مشترک با یکدیگر بسیار متفاوت است تا جایی که برخی سهامداران به دنبال سودهای کوتاهمدت روزانه هستند، اما گروهی دیگر با صبر و انتظار، بازدهی سرمایهگذاری خود را در طولانیمدت جستوجو میکنند. اما اخیرا غلبه فضای رکودی و افت شاخص صنایع مختلف در بازار سهام سبب شده تا طرفداران نوسانگیری در بورس افزایش پیدا کنند. این در حالی است که همهگیر شدن این گرایش میتواند به کارکرد اصلی بازار سرمایه که همان تامین مالی بلند مدت برای شرکتها است لطمه وارد شود. در همین راستا دنیای اقتصاد در گزارشی به بررسی افق زمانی سرمایهگذاری در بورس تهران و ابعاد گوناگون این مساله پرداخته است.
بررسی افق زمانی سرمایهگذاری در بورس تهران
نوسانگیران در برابر سهامداران
گروه بورس- اعظم شریفی: سرمایهگذاران بورس تهران همچون سایر فعالان بازارهای مالی در سراسر جهان همواره دستیابی به حداکثر سود را دنبال میکنند. براین اساس، افراد استراتژیهای سرمایهگذاری متفاوت در بازههای زمانی مختلف را انتخاب میکنند.
برخی سهامداران با اعتقاد بر نوسانگیری در دورههای کوتاه مدت فعالیت میکنند و برخی دیگر افق زمانی طولانیتری را برای کسب بازدهی بیشتر مدنظر دارند. تفاوت دیدگاه این دو گروه طبعا موجب انتخاب روشهای سرمایهگذاری مختلف در بین معاملهگران میشود.
نوسانگیران معتقدند عمق بازار بورس تهران به اندازهای کم و ریسکهای محیطی بازار به اندازهای زیاد است که امکان هرگونه پیشبینی قابل اتکا از آینده را دشوار میسازد. بنابراین، بهتر است به سودهای کوتاهمدت و مطمئن قناعت کرده و عطای صبر بیشتر و تحمل مخاطرات آینده را به لقایش بخشید.گروهی دیگر با دیدگاهی کاملا متفاوت بر برتری روش بلندمدت نسبت به کوتاهمدت به منظور کسب نتایج بهتر تاکید دارند.
اما به راستی نظر کدام یک به واقعیت نزدیکتر است؟ مزایای دیدگاه کوتاهمدت و بلندمدت چیست و در نهایت کدام روش سود بیشتری برای سرمایهگذاران به همراه دارد؟ «دنیای اقتصاد» پاسخ به این پرسشها را در گفتوگو با کارشناسان بازار سرمایه مورد بررسی قرار داده است.
هر دو روش در جای خود کارآمد است
در این راستا، یک تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به اینکه نفی سرمایهگذاری کوتاهمدت کار خوبی نیست زیرا حضور سرمایهگذاران کوتاهمدت لازمه بازار است، تاکید کرد: مهم این است که افراد با شناخت از خود بفهمند که توانایی معاملاتی و سرعت واکنش آنها چگونه است؟ با اطلاعات وارد بازار شوند و به تغییرات قیمتها توجه داشته باشند تا بتوانند به موقع تصمیم بگیرند. بر این اساس ابتدا باید توانایی خودشان را تشخیص بدهند تا بتوانند روش کوتاهمدت یا بلندمدت را انتخاب کنند.
کامیار فراهانی افزود: نظر اشتباهی است که مطرح شده نوسانگیری بد است. اتفاقا نوسانگیری آثار مثبتی دارد چون نقدشوندگی بازار را حفظ میکند. این در حالی است که در بورس ما نوسانگیری را رد میکنند بدون توجه به این موضوع که بازاری که نوسانگیر دارد، از نقدشوندگی بالایی برخوردار است.
فراهانی دلیل دید منفی به نوسانگیری در بورس تهران را مورد توجه قرار داد و افزود: بورس ما نوسانات خیلی بزرگ و شدیدی دارد بر این اساس مسوولان بورس میخواهند افراد در بازار از این نوسانات نترسند و با نگاه طولانیمدت در بازار باقی بمانند. این در حالی است که بین کسب بازدهی سرمایهگذاری کوتاهمدت، بلندمدت و میانمدت تفاوتی نیست و تنها به شناسایی استعداد و توانایی افراد بستگی دارد.وی با اشاره به اینکه تعداد سرمایهگذاران بلندمدت بورس تهران کمتر است، گفت: فعالیت سرمایهگذاران کوتاهمدت و میانمدت در بازار سرمایه بیشتر است، زیرا عدم اطمینان به تصمیمات اقتصادی در بلندمدت نگرانکننده است و افراد درخصوص تغییراتی که در نتیجه تصمیمات گرفته میشود، ابهام دارند.فراهانی در عین حال افزود: میزان بازدهی ربطی به مدت زمان سرمایهگذاری ندارد و در دورههای مختلف میتوان سود و بازدهی مطلوب کسب کرد. نکته قابل توجه اتخاذ استراتژی مناسب در روشهای مختلف است.
وی ضعف آموزش را مهمترین دلیل برای عدم سرمایهگذاری بلندمدت عنوان کرد و افزود: آموزش روشهای سرمایهگذاری بلندمدت کار خوبی است ولی اینکه یکی از روشهای سرمایهگذاری بلندمدت یا کوتاه مدت تقبیح و تقدیر شود، کار مثبتی نیست.
تقابل «ارزش محوری» با «قیمت محوری»
به اعتقاد یک کارشناس بازار سرمایه درگیر شدن در فرآیند نوسانگیری در بازار سهام علاوه بر نیاز به مهارت و دقت زیاد و لزوم ارتباط نزدیک با معامله گران شرکتهای کارگزاری، اضطراب مضاعفی را بر فرد تحمیل میکند. شروین شهریاری تصریح کرد: بنابراین، در صورتی که درصد بزرگی از کل سرمایه به این استراتژی اختصاص یابد، اغلب نتیجه مطلوبی را عاید سرمایهگذار نمیکند. نوسانگیری باعث میشود مبالغی تحت عنوان کارمزد، مالیات و ... پرداخت شوند که هر چند ممکن است کوچک به نظر برسد، اما با تکرار این روند، تبدیل به ارقام هنگفتی در بلندمدت میشوند. یک سرمایهگذار بنیادی سعی میکند با استفاده از دانش خود یک ارزشگذاری بر سهام شرکت انجام داده و سپس ارزش مورد محاسبه را با قیمت روز سهام مقایسه کند. شهریاری ادامه داد: به همین ترتیب هر گاه ارزشگذاری انجام شده نتواند قیمت کنونی سهم را توجیه کند، سرمایهگذار مزبور از ورود به سهم حتی با وسوسه استفاده از نوسان کوتاهمدت اجتنابمیکند. این در حالی است که نوسانگیران معمولا هدف قیمتی مشخصی برای خرید و فروش ندارند و ممکن است تنها با مثبت شدن روند قیمتی یک سهم آن را خریده و در روند منفی، آن را بفروشند. فردی که با نوسانات بازار همراه است، قیمتهای لحظهای و صفهای خرید و فروش را دنبال میکند و تصمیمات خود را نیز بر همین مبنا اتخاذ میکند.
وی افزود: در حقیقت میتوان گفت تفاوت اصلی در اینجا این است که معاملات سرمایهگذاران حرفهای براساس رشد یا کاهش ارزش برآوردی آنها از سهام یک شرکت انجام میشود؛ اما نوسانگیران در روشی معکوس، بر اساس رشد یا کاهش قیمت سهم تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ میکنند. شهریاری تصریح کرد: این سرمایهگذاران اغلب پول خود را از یک سهم به سهم دیگر جابه جا میکنند و به واسطه فقدان تحلیل از ارزش ذاتی، با یک فاز تاخیر به جرگه صفهای خرید و فروش میپیوندند. بدین ترتیب در وارد شدن به یک سرمایهگذاری مناسب دیر عمل میکنند (چون منتظر جو بازار هستند) و در خارج شدن از سهام گران نیز ناموفق بوده و در تله صفهای فروش گرفتار میشوند. وی تاکید کرد: یک سرمایهگذاربلندمدت به خوبی میداند که رفتار بازار چندان قابل پیش بینی نیست، ولی چون به اصل «حرکت قیمت به سوی ارزش ذاتی» اعتقاد دارد، ترجیح میدهد به جای تخمین رفتارهای بازار، افق زمانی سرمایهگذاری خود را بزرگ تر کند و از بازدهی سرمایهگذاری خود به بهترین شکل منتفع شود.این تحلیلگر بازار سرمایه خاطرنشان کرد: واقعیت این است که قواعد نوسانگیری آسان و سریع است و با جو بازار تغییر میکند، اما قوانین سرمایهگذاری حرفهای پیچیده است و فرد باید با تلاش و صرف وقت زیاد دانش حسابداری و تحلیل بنیادی و تکنیکی را در خود تقویت کند. به همین علت است که تعداد نوسانگیران در بازار سرمایه زیاد و تعداد سرمایهگذاران حرفهای بسیار کم است.
انجام 70 درصد معاملات با نگاه بلندمدت
در همین حال یک معاملهگر بورس معتقد است بیشتر خرید و فروش فعالان حقیقی بازار سهام برای نوسانگیری صورت میگیرد. محمد آزاد افزود: حجم اصلی معاملات بازار مربوط به بازیگران حقوقی و صندوقها است. در این بین، 20 تا 30 درصد معاملات آنها به منظور کسب بازدهی از نوسانات روزانه و 70 تا 80 درصد با رویکرد سهامداری بلندمدت انجام میشود. وی با بیان اینکه تعریف مشخصی از بازههای زمانی سرمایهگذاری کوتاه و بلندمدت وجود ندارد، گفت: به طور کلی سرمایهگذاران به دورههای زمانی سه تا 9 ماه میانمدت، یک سال و بیشتر بلندمدت و زیر سه ماه کوتاهمدت میگویند. بر این اساس، معمولا معاملهگران بنیادی اقدام به خرید و فروش براساس دیدگاه بلندمدت میکنند، اما تحلیلگران تکنیکی توجه ویژهای به نوسانگیری روزانه دارند.
آزاد خاطرنشان کرد: این در حالی است که اگر بازاری کارآ داشته باشیم و سبد مناسبی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنیم، قطعا در میانمدت و بلندمدت بازدهی بهتری خواهیم داشت، زیرا میزان بازدهی با مدت زمان سرمایهگذاری رابطه مستقیم دارد. از سوی دیگر هر چقدر نوسانگیری بیشتری را انجام دهیم، مرتکب اشتباهات بیشتری هم میشویم هر چند در برخی موارد به دلیل جو متفاوت بازار یا در عرضههای اولیه، کسب سود 30 تا 40 درصدی نیز طی مدت کوتاهی با نوسانگیری امکانپذیر بوده است.محمد آزاد اهمیت انتخاب سهم را مورد توجه قرار داد و گفت: در سرمایهگذاری بلندمدت هم اگر سهمی را خریداری کنیم که مناسب نباشد و بررسی درستی از چشمانداز صنعت انجام نشود، متحمل ضرر خواهیم شد.
باید در نظر داشت که انتخاب سهام با استفاده از اصول بنیادی، سبد مطمئنی را تشکیل میدهد که روند کسب بازدهی مثبت آرامی را طی میکند. اما نوسانگیران با یکسری محدودیتها نظیر صفهای خرید و فروش روبهرو هستند که قدرت عکسالعمل سریع آنها را کاهش میدهد.
این معاملهگر بورس تهران تصریح کرد: بخشی از بازار همواره به دنبال نوسانگیری هستند؛ این گروه توجهی به ارزش بنیادی ندارند و فقط خرید و فروش سریع را دنبال میکنند.
براین اساس، نوسانگیران صفهای خرید و فروش را بدون توجه به اتفاقات درونی شرکت ایجاد میکنند. اما معاملهگران بلندمدت با دوری از هیجانات صفها، سهامداری میکنند. آزاد درخصوص راهکار تشویق سرمایهگذاران به نگهداری بلندمدت سهام، تاکید کرد: باید شفافسازی اطلاعاتی را پررنگ کرد. به این ترتیب آمار و اطلاعات به روز از عملکرد بلندمدت شرکتها انتشار یابد و در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد. از سوی دیگر آموزش سرمایهگذاران برای رفتار حرفهایتر باید در دستور کار باشد تا بازار متوجه شود که نوسانگیران هم همیشه بازدهی مناسبی ندارند. آموزشهای حرفهای نیز نقش مهمی در تقویت نگاه بلندمدت در بازار سرمایه دارند.
نگرانی؛ عامل گرایش به نوسانگیری
در همین راستا مدیرعامل کارگزاران بهگزین با یادآوری اینکه تفاوت طبیعی بین دیدگاههای زمانی سرمایهگذاران وجود دارد به خبرنگار ما گفت: سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی بازههای زمانی متفاوتی برای سرمایهگذاری دارند. بر این اساس 80 درصد سهامداران حقیقی، فعالیت کوتاهمدت و میانمدت دارند؛ حال آنکه اکثر حقوقیها با رویکرد میانمدت و بلندمدت خرید و فروش میکنند. البته ممکن است بخشی از فعالیت حقوقیها نیز به صورت روزانه به نوسانگیری اختصاص یابد.وی دلیل این موضوع را مورد توجه قرار داد و افزود: رقمهای زیر یک تا دو میلیارد تومان با دید کوتاهمدت و در صورت اشراف و تمرکز بر بازار میتواند بازدهی مناسبی داشته باشد. اما در مبالغ بزرگتر، شیوه کوتاهمدت و نوسانگیری میتواند خطرساز باشد.
ناسوتیفرد اظهار کرد: بازه سرمایهگذاری کوتاهمدت زیر سه ماه، میانمدت سه تا 9 ماه و بلندمدت شاید بالای 9 ماه باشد؛ اما برای کسب سود در این بازههای سرمایهگذاری، نسخه واحدی را نمیتوان تعیین کرد.
مدیرعامل کارگزاری بهگزین با اشاره به اینکه نوسانگیری مختص بورس ایران نیست، خاطرنشان کرد: نفع و ذات بازار سرمایه در حرکات نوسانگیری است و به همین خاطر در روند قیمتهای جهانی هم این هیجانات را میبینیم. اما افرادی که بتوانند وارد هیجان نشوند، برندگان بازار هستند. سرمایهگذارانی که در هیجان منفی یا مثبت همچنان خرید و فروش خود را براساس اطلاعات و تحلیلهای دقیق انجام دهند، سود خواهند برد.او نقش محدودیتهای معاملاتی و صفهای خرید و فروش را در روحیه نوسانگیری در بورس تهران را تایید کرد و اظهار داشت: این محدودیتها قطعا تاثیرگذار است اما اتفاق خوب این است که با گذشت زمان، نقش صفهای خرید و فروش کمرنگ شده و عمر صفهای خرید و فروش کوتاهتر شده است. امیدوارم با هوشمندی سهامداران حقوقی و افزایش نقدشوندگی بورس تهران، این قضیه به طور کامل حل شود.
ناسوتیفرد خاطرنشان کرد: شاید مهمترین عامل در تقویت سهامداران برای سرمایهگذاری بلندمدت ثبات قوانین و مقررات باشد. زیرا وقتی وارد یک صنعت و سهم میشوید، اگر مطمئن باشید اتفاقات و تلاطمهای سنگین وجود ندارد، با دید بلندمدتتر برنامهریزی میکنید.اما زمانی که هر لحظه در انتظار و نگران قانون مالیاتی، تحریم و بهرههای مالکانه جدید باشید، فقط با سود کوتاهمدت از سهم خارج میشوید.هر عاملی که بتواند عدم اطمینان سرمایهگذاران را کم کند، سرمایهگذاری بلندمدت را افزایش میدهد.مدیر سرمایهگذاری شرکت توسعه سرمایهگذاری سامان هم درخصوص موضوع مورد بحث خاطرنشان کرد: نوسانگیری بخشی از بازار است که باید مورد توجه باشد. این در حالی است که هر چقدر شرایط و امنیت بیشتری در بازار فراهم شود، میتوان شاهد تعمیق نگاه بلندمدت بود.
وی افزود: از نظر تئوریک، سرمایهگذاری کوتاهمدت زیر یک سال و بلندمدت بالای یک سال است. هرچند بازههای زمانی با توجه به شرایط افراد و اقتصاد کشورها طبقهبندی میشوند.
صمدی درخصوص نقش صندوقها در این باره گفت: ماهیت موسسات مالی مثل صندوقها که به تازگی در بازار فعال شدهاند به گونهای است که به محض اینکه احساس خطر کنند به ناچار اقدام به فروش میکنند و مجبورند به سرعت عمل کنند و برای شناسایی سود حتی یک نوسان کم هم قانع میشوند و میفروشند.
صمدی تصریح کرد: نوسانگیری و سفتهبازی یک نوع فعالیت و حرفهای در دنیا است اما موضوع این است که اغلب افراد در نوسانگیری با پذیرش ریسک بالاتر در بازار سهام به دنبال نرخ بازده کمتری هستند. بر این اساس ریسک مازادی به سرمایهگذر تحمیل میشود که در برابر آن پاداشی به وی تعلق نمیگیرد.
کلمات کلیدی: بورس و سرمایه
بورس تهران پس از نجات یورو
بروکسل پایتخت بلژیک شامگاه چهارشنبه شاهد توافق سران اروپا پس از ماهها رایزنی بود؛ سران اروپا که برای هفدهمین بار در دوسال گذشته موضوع بحران مالی در برخی از کشورهای این اتحادیه را به بحث گذاشته بودند، سرانجام موافقت کردند تا با بخشش حجم عمدهای از بدهیهای یونان این کشور را از لبه ورشکستگی دور کنند. نجات یونان سایه فروپاشی را از سر اتحادیه پولی اروپا و یورو دور کرد تا بار دیگر آرامش به صحنه اقتصاد جهانی بازگردد. بازارهای جهانی نیز استقبال چشمگیری از این توافق کرده و بهای مس به عنوان نشانهای از امید به رشد اقتصاد در آینده، شش درصد رشد کرد. بهای فلزات پایه دیگر از جمله روی، سرب و نیکل نیز 5درصد جهش کرد. آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان پس از حصول توافق گفت: ما موفق شدیم به جهانیان نشان دهیم که تصمیم درستی اتخاذ کردیم. نیکولا سارکوزی، رییسجمهور فرانسه نیز اظهار کرد: تصمیمهایی که رهبران اروپا گرفتهاند موجب آرامش خاطر در کل جهان است که منتظر تصمیم قاطع این کشورها بودهاند. کشورهای اروپایی انتظار دارند با دست یافتن به توافقهایی که تا آخرین لحظه مورد تردید بود، ثبات را به بازارهای مالی و سرمایهگذاری بازگردانند.
جنب پل حافظ
افزایش امیدواریها در بورس تهران
گروه بورس- همایون دارابی: بهای فلزات رنگین در بازارهای جهانی روز پنجشنبه تحت تاثیر توافق اولیه برای حل بحران بدهی اتحادیه اروپا رشدی را مشاهده کرد که از سال 1986 بیسابقه بوده است.
رهبران اتحادیه اروپا پس از ماهها رایزنی سرانجام در مورد مهار بحرانهای مالی و اقتصادی به توافق رسیدند.
در آخرین مذاکرات انجام شده سران کشورهای اروپایی توافق کردند برای نجات اقتصاد بحرانزده یونان، نیمی از بدهیهای این کشور بخشیده شود.
سران اتحادیه اروپا شامگاه چهارشنبه هفته گذشته در بروکسل گرد هم آمدند تا برای هفدهمین بار در دو سال گذشته در مورد بحران مالی برخی از کشورهای این اتحادیه چارهاندیشی کنند.
کاهش بدهیهای یونان بخشی از توافق سران کشورهای حوزه یورو بود که از ماهها پیش بر سر راههای مقابله با بدهی کلان چند کشور اروپایی بحث و تبادل نظر میکنند. بر اساس این توافقها، بانکهای مهم اروپایی موظف شدهاند تا شش ماه دیگر میزان نقدینگی خود را تا حدود 100 میلیارد یورو افزایش دهند.
کشورهای اروپایی انتظار دارند با دست یافتن به توافقهایی که تا آخرین لحظه مورد تردید بود، ثبات را به بازارهای مالی و سرمایهگذاری بازگردانند.
همزمان با مذاکرات رهبران اتحادیه اروپا، گفتوگوهای فشردهای نیز میان یونان و صندوق بینالمللی پول بر سر میزان کاهش بدهیهای این کشور و شرایط آن در جریان بوده است.
به گفته مرکل، این تدبیرها تنها راه نجات در برابر بحران مالی در اتحادیه اروپا بوده است. بر اساس توافقهای انجام شده، قرار است یونان تا سال 2014 میلادی 100 میلیارد یوروی دیگر وام دریافت کند. در همین حال نخستوزیر یونان ابراز امیدواری کرده است که با تصمیمهای اخیر سران اتحادیه اروپا، کشورش وارد دوران تازهای شود. وی همچنین از مردم یونان به خاطر از خودگذشتگیهایشان قدردانی کرد و گفت: در غیر این صورت کشورش سال گذشته رسما ورشکسته بوده است.
این توافقها روز پنجشنبه بازارها را متلاطم کرد تا بهای مس با رشد 6درصدی به بالای مرز 8هزار دلار باز گردد. بهای سرب، روی و نیکل نیز 5درصد رشد کردند اما این رشد روز جمعه تحت تاثیر نگرانی از رشد اقتصادهای عمده رو به ضعف نهاد. براساس پیشبینیهای صورت گرفته، نگرانی شدیدی در مورد رشد اقتصادی ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و چین به چشم میخورد. در آمریکا رشد اقتصادی امسال 7/1درصد است که در مقایسه با 3درصد سال قبل افت چشمگیری یافته است.
در اتحادیه اروپا رشد امسال 6/1درصد، سال گذشته 8/1درصد و سال آینده 8/0درصد ارزیابی شده است و در چین رشد اقتصادی امسال 2/9درصد، سال قبل 4/10درصد و سال آینده 6/8درصد خواهد بود که این امر به معنای ضعف تقاضای واقعی است. در همین حال آمار انبارهای بورس فلزات لندن در منطقه آسیا نیز رشد فزاینده موجودیها را نشان میدهد. در این شرایط شبکه خبری بلومبرگ با نظرسنجی از کارشناسان، شانس افت قیمت مس در هفته آینده را بیشتر ارزیابی کرده است. براساس این نظرسنجی در مورد طلا 16کارشناس رشد، 2نفر افت و یک نفر تغییرات کم را پیشبینی کرده است. در مورد مس 8کارشناس رشد، 11نفر کاهش و 4نفر تغییرات کم را اعلام کردهاند.
با بهبود شرایط بازارهای جهانی امیدواریها برای بهبود وضعیت نمادهای وابسته به بازار جهانی در بورس تهران افزایش خواهد یافت.
در همین حال رشد بهای نفت نیز ثبات بازار تهران را افزایش داده است. با توجه به قیمتهای کنونی، به نظر میرسد معاملهگران پس از یک دوره نگرانی از وضعیت اقتصاد جهانی میتوانند امیدوارتر باشند. این در حالی است که وضعیت بهای سنگآهن و فولاد نیز همچنان با مشکل مواجه است. بهای بیلت فولادی در بورس فلزات لندن 545دلار در هر تن رقم خورده است. از سوی دیگر کلاف شرکتهای سنگآهنی و فولادی در بورس تهران همچنان سردرگم است و هنوز احتمال توافقی در مورد خواسته ایمیدرو در تامین بودجه صندوق بازنشستگی فولاد از محل فروش شرکتهای سنگآهنی حاصل نشده است.
در کنار شرایط اقتصادی مطلوب بازار جهانی، در صحنه سیاسی داخلی و خارجی هنوز شرایط، نامعلوم است. در صحنه بینالملل، کارشناسان در انتظار گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند که 20روز آینده منتشر خواهد شد. در صحنه داخلی، ناظران، با دقت تحولات مجلس شورای اسلامی را دنبال میکنند که در این میان، گزارش کمیسیون اصل 90مجلس شورای اسلامی در اولویت قرار دارد.
در همین حال مدیران بازار سهام برای خروج بازار از دامنه رکود و بازگشت انگیزه به بازار تلاشی را برای انجام برخی عرضههای اولیه صورت دادهاند. درج نام پتروشیمی کرمانشاه و احتمال عرضه برخی شرکتها در فرابورس سبب خواهد شد شوکهایی به بازار وارد شود هر چند که بازار در حال حاضر حداقل در انتظار مشخص شدن نتیجه استیضاح وزیر اقتصاد است. این کم تحرکی را میتوان در انتشار آمار ضعیف عملکرد هفته گذشته بورس مشاهده کرد که در آن ارزش معاملات با 57درصد کاهش نسبت به هفته ماقبل خود به 273میلیارد تومان رسید. شمار خریداران سهام نیز با افت 9/31درصدی به 20هزار و 958نفر بالغ شد. به ویژه آنکه بازارهای موازی از جمله طلا و ارز و اوراق مشارکت دولتی فعالیت قابل ملاحظهای را شاهد هستند.
در بازار چه خبر بود؟
بازار روز چهارشنبه بازار کم انگیزه اما به دور از افت شدید بود که در آن شاخص 41/9واحد افت کرد. بهبود شرایط بازارهای جهانی و افت شدید قیمتها انگیزه فروشندگان را کاهش داده و در نتیجه اندکی از فضای منفی بازار کاسته شده است. افت 1/1درصدی بازدهی بورس طی هفته گذشته و کاهش بازدهی بازار در سال جاری به 2/11درصد، سبب نگرانی از وضعیت کلی بورس، پس از گذشت 8ماه از سال جاری شده است.
در بازار روز چهارشنبه در گروه مخابرات نگاهها به تغییرات تعرفهها بود.
مدیرعامل شرکت مخابرات در این رابطه گفت: آثار افزایش 13 درصدی تعرفه تلفن ثابت بر صورتهای مالی شرکت بعد از ابلاغ مصوبه بررسی خواهد شد. صابر فیضی، درباره تصمیم اخیر شورای رقابت در مورد افزایش 13 درصدی تعرفه تلفن ثابت از دیماه اظهار کرد: من هم این موضوع را از رسانهها شنیدهام و هنوز ابلاغیه و تاییدیهای به دستمان نرسیده است.
وی گفت: این افزایش مطمئنا بر صورتهای مالی مخابرات اثر مثبت اما اندک خواهد گذاشت؛ زیرا واقعیت این است که به مانند دیگر صنایع و محصولات این درصد افزایش قیمت که فقط محدود به تلفن ثابت است، قیمت تمام شده ما را پوشش نمیدهد. با این همه باید منتظر ابلاغیه آن و بررسی آثار مالی آن بود.
فیضی خاطرنشان کرد: بحث مولد کردن املاک استانی و فروش برخی داراییها از پیشرفت مطلوبی برخوردار بوده و در صورتهای سال جاری اثرگذار است.
در همین رابطه وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز گفت: اگر شورای رقابت مصوبه هیات دولت در مورد تغییر تعرفههای تلفن ثابت را غیر قانونی میداند، موضوع را به دبیر هیات دولت منعکس کند.
رضا تقیپور اظهار کرد: براساس مصوبه جدید هیات دولت، به شرکت مخابرات اجازه داده شد که در صورت حذف کدهای بین شهری درون استانی، نرخ مکالمات تلفن ثابت را تغییر دهد.
این در حالی است که رییس شورای رقابت مصوبه دولت در خصوص جبران هزینههای همکدی داخل استانی از محل تغییر تعرفه مکالمات تلفن ثابت را غیرقانونی خواند و گفت: این موضوع تنها از اختیارات شورای رقابت است و دولت اجازه ورود به این موضوع را ندارد. در گروه خودرویی، شرکت سرمایهگذاری سایپا براساس خبرهای اولیه، مبلغ 459 ریال سود برای هر سهم پیشبینی کرده بود که طی شش ماه 500 ریال سود یعنی بیش از میزان پیشبینی شده برای یک سال را پوشش داده است. انتظار میرود «وساپا» تا 600ریال تعدیل سود را اعلام کند. در گروه خودرویی خط تولید محصولات سایپا در سودان راهاندازی شده است.
در گروه برقی، معاملهگران همچنان شاهد مذاکرات نمایندگان مجلس شورای اسلامی با وزیر نیرو برای تعیین تکلیف بدهیهای این وزارتخانه است. در آخرین تحول براساس هماهنگی میان مجلس و دولت کارگروهی تشکیل شده تا میزان مطالبات معوق پیمانکاران برقی را تا هفته آینده اعلام کند.
این تصمیم در شرایطی گرفته شده که وزیر نیرو در آستانه استیضاح قرار گرفته و این احتمال میرود که این تصمیم بهارستانیها تا تعیین تکلیف بدهیهای معوق پیمانکاران به تاخیر بیفتد.
در گروه پتروشیمی، روز چهارشنبه معامله گران شاهد بازگشایی دو نماد پتروشیمی فنآوران و خارک بودند؛ هر دو شرکت متانول ساز با تعدیل خیرهکننده، همراه شدهاند. فنآوران سود هر سهم خود را از یک هزار و 5ریال به یک هزار و 455ریال و خارک نیز دوباره سود هر سهم را از 2هزار و 404ریال به 3هزار و 205ریال افزایش داده است. زاگرس سومین متانول ساز فرابورس نیز پوشش مناسبی را اعلام کرد؛ هر چند که به دلیل شرایط نامناسب بازار، این تعدیلها و پوشش مناسب راه به جایی نبرد و فنآوران با 5/1درصد رشد و خارک بدون تغییر معامله شدند.
در این گروه، پذیرش پتروشیمی کرمانشاه تعداد واحدهای تولید کود شیمیایی بازار سرمایه را پس از پتروشیمی شیراز و پردیس به سه میرساند. انتظار میرود پس از پتروشیمی کرمانشاه دو شرکت پتروشیمی خراسان و مارون نیز راهی بازار سرمایه شوند. 40درصد پتروشیمی کرمانشاه متعلق به هلدینگ نفت و گاز پارسیان از زیر مجموعههای سرمایهگذاری غدیر است.
در مجموع بازار روز چهارشنبه بازاری متعادل در فضایی منفی بود که در آن 5/40 میلیارد تومان سهام مورد معامله قرار گرفت که 35درصد آن را معاملات 44میلیون سهم بانک پارسیان تشکیل داد.
از 218 نماد مورد معامله 137نماد با کاهش قیمت و 74نماد با رشد قیمت معامله شدند.
کلمات کلیدی: بورس و سرمایه